۱۰ پاسخ

ازین ماشین دسته دارا بگیر گاهی ببرش تو خیابون کوچه های اطراف بچرخونش..وضعیت هممون همینه عزیزم

عزیزم بچت تو دوره اضطراب جداییه
بچه منم همینه فعلا ی مدت تمیزی خونه رو بیخیال شو یاوقتی خوابه انجام بده
منم دست تنهام همسرمم شب میاد خیلی خسته اس کمک خاصی نمیکنه
کنارنیای خودت اذیت میشی

حالا گل به سرمون زدناشون مونده😂😂

یه بنده خدایی شکایت کرد از بچش، گفت توام مثه من دلت پره؟ گفتم نه من سکایتی ندارم، گفت حتما بچه ات آرومه گفتم نه بخدا هیچی سالم نیست تو خونه، کفت پس کمکی داری گفتم نه فقط خودمم، باور نکرد فکر کرد دارم دروغ میگم😄 خب چیکار کنم بچه اس دیگه، بالغ که نیست بگم عمدا میخواد منو اذیت کنه، خودشم که نخواسته بیاد ما خواستیم باید پای خواستمون بمونیم دیگه

عزیزم اون بچه بد نشده، اون طفلک همه ی زندگیش تویی جز تو نه چیزی میخواد نه کسیو میخواد فقط با تو بودن بهش آرامش میده، فقط بغلش کن ببوسش بهش اطمینان بده کنارشی، باهاش بازی کن
بهدا پسر منم همینه، منم کسی نیست نگهش داره، بخدا شبا نا صبح نمیخوابه، یه شبایی پا میشم فقط گریه میکنم التماس میکنم که بخوابه ولی اون بچه اس، درکی از شب و روز و زندگی نداره همش دنبال کشف و شهوده فقط باید درکش کرد

الان سن اضطراب جداییه همه دارن اینو
باید حداقل روزی یه بار رو بیرون ببریش
پارک نبر حالا هر روز
تو خیابون هم خوبه

عزیزم فکر میکنم یک موقعیت اینجوری میشن دوباره درست میشن،سخته ولی بهش فکر کن که این بچه فققققط تو رو داره و فقط نو بهش آرامش میدی، کارات رو بزار کنار،و باهاش باش،

به خدا منم دوتا دارم ی چهار ساله ی یک ساله وسه ماه دقیقا همینطوره نمیتونی جایی برم فقط خونم باخانواده شوهر هستیم

وای خدامثل من

مثله من دقیقا منم خونم بمب ترکیده شوهرم صبح میره شب میاد بچمم آویزون

سوال های مرتبط