۱۱ پاسخ

کاش همه مثله من وشما فکرمیکردن از اول مهر تا الان ۳بارمریض شده پسرکوچیکمم از بزرگه میگیره بیچاره بچه هام داغون شدن همش سرفه آبریزش چشم وبینی همش تو مطب دکتریم بخدا 😣😣😣

سلام عزیزم.دقیقا اگ‌ همه رعایت کنن انقدر بچه ها تو مهد مریض نمیشن.

دختر منم از هفته پیش سه شنبه نرفته بود تا امروز که معلمشون گفت تدریس نشانه داریم بیاد ،طفلی با اینکه خوب شده ولی بنیه اش ضعیف شده از وقتی اومده بی حال افتاده
البته اون روز یه نفر می‌گفت تو نمیفرستی یکم بره جلو میبینی اونایی که شاغلن میفرستن بچه هاشون رو ،اون خودش شاغله میگه فوقش یک روز مرخصی بگیرم نفرستمش

منم یک هفته نزاشتم بره

دختره منم از شبه بکم تب فقط داشت نزاشتم بره .بعدازظهر هم نوبت دکتر داره ببینم مشکل چیه .

دقیقا من دخترم مریض شد یه هفته نذاشتم بره بعد از یه هفته رفت روز بعدش دوباره تب کرد چون بغل دستیش با کلی علائم اومده بود مهد بچه من آب شد قشنگ تو دو هفته این دفعه هم که گرفته چون بدنش از ویروس قبلی ضعیف شده هم تبش طولانی تر شده و هی قطع و وصل میشه هم گلودردش خیلی بدتر از بار اوله ای کاش بفهمیم ممکنه یه بچه حساس‌تر باشه و اذیت بشه

منم پسرم از روز جمعه سرما خورده این دو روز نفرستادمش. دیگه نمیفرستمش تا شنبه اینده ان شاءالله
مدیر مهدشونم قبل اینکه مهدشون شروع بشه جلسه داشت برا اولیا گفت شده یه هفته ده روز بچه هاتون بمونن خونه تا خوب بشن اصلا تو فکر نباشین هروقت امدن مهد مربی باهاشون کار میکنه

پیش دبستانی ک مهم نیس اما پایه اول خیلی مهمه عقب نیفته

آره منم یک هفته نزاشتم بره

منم الان دخترمو دو روزه نفرستادمش چون سرما خورده
فردا هم نمیفرستم تا کامل خوب بشه

منم نزاشتم بره صبح دکتر بردم گفت‌تا ۳ روز نره‌پیش دبستانی

سوال های مرتبط

مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
من پسرم دستشوییش رو نگه میداره و نمیره مخصوصا وقتی مشغول بازی با کسی باشه
تو خونه که باشه ، هر دو یا سه ساعت میگم برو دستشویی و غر غر میکنه که نمیرم ولی خوب بازم چند بار میگم و میره و ازش هم پرسیدم چرا فلانی میاد خونمون یا میریم خونه ی کسی ، چرا نمیری دستشویی خودت و من حتما باید بگم تا بری ، بعد پسرم میگه آخه من برم دستشویی یه وقت میبینی مهمون ها میرن خونشون یا خونه ی کسی هم باشیم ، شاید خودمون بخواییم بریم و اون طوری بازی نصفه میمونه و بهش هم اطمینان دادم که نه تو برو دستشویی و بیا کسی نمیره خونش و هم اینکه خونه ی کسی هم باشیم ، صبر میکنیم وقتی از دستشویی اومدی یکم دیگه بازی کنی و بعد بریم
الان امروز ساعت ۷ ونیم صبح رفته دستشویی تو خونه ی خودمون و بعد هم رفتیم پیش دبستانی و ظهر هم ساعت ۱۱ ونیم رفتم دنبالش و ۱۲ خونه بودیم و بعد ساعت ۱۲ رفت دستشویی و میگه تو پیش دبستانی هم نرفتم
البته کلا آب و مایعات کم میخوره ولی خوب بالاخره مشغول بازی میشه با کسی و می‌خنده ، دستشوییش میگیره ، مخصوصا وقتی یکی قلقلکش بده
یه زمانی میبینی ، این قدر نگه داشته بدو بدو میره دستشویی که نریزه 🤦🏻‍♀️
موندم چیکار کنم ، جایزه هم گرفتم براش ولی خوب یکم بهتر شده ولی خوب بازم کم و بیش نگه میداره
میگم فردا صبح که میبرم پیش دبستانی اونجا به مربیش بگم که آره نگه میداره و بهش یادآوری کن و حداقل یک بار تو زمانی که پیش دبستانی هست بره دستشویی ، خوبه یا بده ؟ اشکال نداره به مربیش بگم ؟
حتی بهش هم گفتم نگه داری شکمت و اونجایی که جیش می‌کنی ، درد میگیره و بعد باید بریم دکتر و دکتر بهت آمپول میده ولی خوب بازم کم و بیش نگه میداره
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری
مامان نازنین وفاطمه مامان نازنین وفاطمه ۵ سالگی
یعنی این مادرشوهرم خستم کردبخدادخترکوچیکم همش تندتنددستشویی میرفت بردیدیم متخصص کودکان آزمایش خون باادرارگرفت امروز رفتیم جوابشوگرفتیم دکتر گفت آزمایش خون باادرارش خوبه مشکلی نداره اگه میخواین مطمئن باشید سونوگرافی کلیه ومثانه مینویسم خلاصه رفتیم سونوگرافی هم دادبازبردیم نشون دادیم گفت خوبه کلیش فقط احتمالا مثانش پیش فعاله قرص دادالان که از خونه بابام برگشتم نشسته بود تو راه پله منودیدگفت بیخودی بردی دکترکودکان آزمایشوسونوگرافی دادی بچت بیماریه زنانه گرفته بایدببری دکترزنان نوبت بگیر ببردکترزنان فوقش پمادمیخوادبده یعنی تو عالم وادم فک وفامیل جارزده حتی به پدرشوهرمم گفته بیماری زنان گرفته میگم بابا اگه عفونت داشت که ازازمایشش معلوم میشه میگه نه دکترکودکان چه میدونه من به هرکسی حرفی زدم درست دراومده
باورکنیدیه هفته استرس داشتم که نکنه چیزیش باشه حالا که خوب بوده بازم ول نمیکنه الان به شوهرم گفتم من صبح واسه زنان نوبت میگیرم خودتم بایدبیای ببینی من با مادرت نمیرم چون حوصله متلک هاشوندارم اگه هم نمیای من خودم بااسنپ میرم اگه گفت به قول مادرت بیماری زنان گرفته که هیچ اگه هم گفت نه نداره مشکلی نداره به دکتر میگم به صورت خواناتوکاغذبنویسه که عفونت نداره تابه مادرت نشون بدم نمیدونم چه اصراری داره که دختر من بیماری زنان گرفته
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
پسرم یهو حالت تهوع گرفت و می‌خواست بالا بیاره ، سریع بردم جای سینک آشپزخانه (آخه دستشویی دور بود)
اما هیچی بالانیورد ، نمی‌دونم چون بعد شام سریع دراز کشید و میخواست بخوابه این طوری شد ، یا خونه خیلی گرم شده بود آخه بخاری روشن کرده بود و بیشتر جلوی بخاری بود تقریبا یک ساعت پیش و الان هم بعد شام میخواست بخوابه ، بخاری روشن بود و زیر پتو هم رفته بود البته از این پتو مسافرتی ها
دیگه همسرم دست و صورتش رو شست و گفت یکم تو هوای آزاد بشینه ، حالا که بهتر شده
چیز خاصی هم نخورده از صبح ، یک کیک و آبمیوه خورده و بعد دوساعتش یک بستنی خورد و برای ناهار هم لوبیا پلو با یکم ماست و نوشابه خورد و بعد دیگه سه یا چهار ساعت بعدش نصف بستنی از اون پیچ پیچی ها خورد و دیگه بازی کرد و بعد الان خواستیم شام بخوریم که خوابیده بود و بیدارش کردم تا غذا بخوره ، آخه قبل خواب می‌گفت گشنمه و بعد دیگه در حد چند لقمه خورد ، غذا هم تخم مرغ آبپز بود و بعد دراز کشید و در حد ۵ دقیقه خوابیده بود ، که یهو بلندشد و میخواست بالا بیاره ، سریع بردم جای سینک ظرفشویی
فرزند پروری فرزند پروری فرزند پروری