۶ پاسخ

آ ره چون فامیله خودشه میگه بزار بچه یاد بگیره دفاع کنه حالا فامیل شما بود شوهرت خووش یدونه میزد زیر گوشه اون بچه این مردا همشون همینن ،،،،،،، حالا من این مشکلو با خواهرزادم دارم 🤐🤐🤐🤐😬😬😬🤕🤕🤕🤕🤕🤕

سلام من حقیقتا مخالف این حرف هستم ک بزار بچه از پسه خودش بر بیاد و بزنه چون اتفاقای غیر قابل جبران بین بچه ها افتاده برا همین هیچوقت دخترم تنها نیست تو بیرون و همیشه خودمون حواسمون بهش هست واگر بچه ای بزنه دخترمو سریع خودمون مداخله میکنیم و با بزرگتر بچه میحرفیم
الانم ک تومحیط پیش دبستانی قرار گرفته بهش گفتیم ک مربی و مدیر مثل پدرو مادر میمونه و ار اتفاقی میوفته فقط باید ب اونا بگی

هرچی دفاع کنی ،بچه ننه میشه
ابجی منم انقد طرف بچشو میگرفت دیگ پسرش ارچی میشد میومد ب ابجیم میگفت اخر خود ابجیم قاتی کرد جیغ کشید سرش میگفت خودتت از خودت دفاع کن ولی چ فایده از اول نزاشت خود بچه یادبگیره . منم ماهور کسیو اصلا نمیزد . کسی ام میزدش اصلا ناراحت نمیشدم میگفتم بهتر بزار یادبگیره عین ماست واینسه ‌ .اونروز دیدم ی بچه زدش ..ماهورم اونو زد . اصلن ب این چیزام پایبند نیستم ک میگن ب بچه یادبدین نزاره کسی بزنتش و اگه زدنش بگه تو حق نداری من و بزنی وو ...

زدن بده خب تا جایی کت بهم دیگه اسیب نزنن خوبه اول که من به دخترم گفتم دفاع کن از خودت نزار کسی بزنتت ولی دیدی نه بازم داره به کارش ادامه میده تو هم بزن
ولی من خودم ببینم اجازه نمیدم بزنن همدیج

من اصلا با این موضوع موافق نیستم
مگه جنگله من همیشه به بچه هام میگم کسیو‌ نزنید
دخترم کوچیکتر بود یکم با دختر عمویش جنگ داشتن الان بهتر شده دیگ در حد قهر و ایناس
اما همون دختر عمو باز پسر سه سالمو میزنه با اینکه هفت سالشه واقعا منم تذکر میدم یا جلو مامانش میگم دیگه با ریحانه بازی نکن

وقتی به جایی برسه ک بخان بهم اسیب بزنن باید دگ وارد شی .و بنظرم هرنوع تذکری رو میخای بدی بچه خودتو بفرس بره(دور کن) بعد ب بچه هه تذکر بده

سوال های مرتبط

مامان نرگس مامان نرگس ۵ سالگی
سلام..امشب خونه مادرم بودیم..بعد خواهرم هم بود.. دخترم با بچه های خواهرم میفته یه لحظه هم نمیشینه..کاش فقط همین بود..مدام سروصدا..بچه های شما هم اینطورن؟؟ یکی از دختر های خواهرم از دخترم بزرگتره کلاس دومه.. بعد تا یکی ایفون رو میزنه یا میاد تو یهو حیغ میزنه.. بلند.. مثلا میگه بابا اومد..بابا..با جیغ.. خواهر های خودش و دختر من یاد گرفتن بعد یکی میاد یهو همه جیغ میزننن.. یه وضعی.. هرچی هم بهشون تذکر میدیم باز دفعه بعد تکرار میکنن..بعد منم اعصابم نمیکشه دخترم رو دعوا میکتم ..مثلا امروز از صبح به دلایل مختلف بهش تذکر دادم..دیگه اخر شب مامانم عصبانی شد گفت بقیه هم دارن صدا میدن چرا اینو فقط دعوا میکنی..دست خودم نیس واقعا مغزم درد گرفته بود..گفت دیگه زودتر نیا خب..بزار سر شام بیا.. حرف مامانم بهم برخورد.. خب منم اذیت میشم که به بچم تذکر میدم.. ولی واقعا خسته میشم.. حالا خانواده شوهرم ..پسر خواهر شوهرم بزرگتر هم هست ..دخترشم کوچکتر..ماشاءالله انقد اروم تر هستن..مثل ادم بازی میکنن.. شماها بچه هاتون چجورین.. کار من اشتباهه؟؟
تب...بچه..واکسن
مامان دوتا فسقلی مامان دوتا فسقلی ۵ سالگی
میبینی از مساجد زنگ میزنن یا از یه جایی زنگ میزنن و نظرسنجی میکنن ما هم جواب میدم
الان یه خانومه زنگ زد گفت خانم فلانی گفتم بله گفت از فلان جا زنگ میزنم شما فرزند زیر شش سال دارین گفتم بله دوتا دیگه شروع کرد به سوال کردن منم قبل جواب دادن گفتم ببخشید شما از کجا زنگ میزنین آدرستون کجاست گفت از فلان جا و میخوایم خانوما رو شناسایی کنیم براتون کارگاه برگزار کنیم منم گفتم خب منکه نمیخوام شرکت کنم چرا اطلاعات بدم گفت دیگه من باید اطلاعات رو ثبت کنم منم گفتم خب نمیشه که من چرا اطلاعات بدم خلاصه اصرار کرد منم گفتم بپرس ولی اگر سوالتون رو نخوام جواب بدم نباید مشکلی داشته باشین گفت باشه اسم بچه ها رو با پدرشو رو گفتم دیگه اومد تاریخ تولد و کد ملی بگیره گفتم شرمنده من اینا رو نمیتونم بگم قصد شرکت هم ندارم فکر میکنم ادامه دانش الکی باشه خانمه هم گفت باشه خدافظ
شما میبودین اطلاعات میدادین؟؟؟؟منکه تصمیم گرفتم دیگه به هیچ کس اطلاعات ندم از کجا معلوم راست میگفته باشه