خانوما برای شما یا کسی ک بشناسید پیش اومده سر ی سرماخوردگی ساده ریه هاش درگیر بشه؟؟؟ شبا صرفه کنه وسط صرفه خلطش راه نمی‌شود ببنده نتونه نفس بکشه؟ و به زور نفسشون بالا بیاره از جیزبوده؟؟
شوهرم اوایل مهر سرماخوردگی گرفت اوایل سرمای معمولی شد درحال بهبودی بود ریزش خلط داشت بعد دیگه رفتیم سفر مشهد خودمون شمالیم وقتی رفتیم اونجا آبریزشش قطع شد فقط صرفه خشک گاهی باخلط بود ولی خلاصش دیگه رنگ دار نبود بیرنگ شب آخری ک مشهد بودیم برا اولین بار همسرم یهو نصفه شب صرفه میکنه اینقدر صرفه میکنه نمیتونس نفس بکشه راه نفسش ی جوری صدا میداد اینقدر تقلا کرد تا تونست نفس بکشه آخر فکرد ابدهنش پرید تو گلوش ولی وقتی اومدیم شهرمون چندین بار پیش اومد دیشب هم خیلی بدتر پیش اومد من دیگه مردم تا نفسش بیاد هیچ کاری نمیتونم بکنم اون لحظه با دست هی اشاره میزنه سمت من نیا ک مثلا خودم میدونم چیکار کنم تمام تنم بدنم دیشب میلرزید حالم خیلی بد میشه چندین بار گفتم برو دکتر نمیره
صبح اصن بیدار شد باهاش حرف نزدم بعد گفت چرا ساکتی گفتم چون برا خودت ارزش قائل نیستی برا من نیستی چند بار تالا گفتم برو دکتر نمیری نمیدونی حالت بد میشه چی به من میگذره من دیگه نمیتونم شاهد خفه شدنت باشم من دوست دارم ک بهت میگم مراقب خودت باش برو دکتر اون لحظه هی به خودم میگم اگه نفسش نیاد چطوری باید حالشو خود کنم چیکار کنم بخدا دیگه نمیتونم
ادامه..

۴ پاسخ

آبجی یه دکتر آسم و ریه بره یه تست ریه بده اگر نیاز باشه دکتر بهش اسپری میده
منم چندوقت پیش اینجور شدم یک سال اسپری دکتر رو استفاده کردم خوب شدم
از سرماخوردگی هم شروع شد تنگی نفسم
تست ریه دادم خیلی خوب نبود اسپری که داد میزدم خوب میشدم راحت میخوابیدم اینجور به ریه فشار نمیاد زودتر خوب میشه

عزیزم دور ازجون من زندادشم چند سال پیش سرسرما خوردگی ساده فوت شد

سیگار مبکشه؟
اوجی بگیر دم کن بده بخوره روزی ۲ بار تموم خلط های ریه رو از بین میبره ، برا سرفه های خشک شربت سالبوتانول بگیر خیلی تاثیر داره

ادامه...
خانوما واقعا حالم خرابه به خانوادشم گفته بودم بااینکه به پسرشون اسراررکنن بره برگشتن میگن چیزی نیس واسه ماهم پیش اومد خلط سر نای گیر میکنه همین؟؟؟
واقعا یعنی چی؟ یکی نمیگه مومن مگه شما نصفه شب پسرتون دیدین چه حالی میشه؟ فکر میکنن من الکی تعریفرمیکنم یا پیاز داغشو زیاد میکنم
دیشب برا مادرم تعریف کردم خیلی ناراحت شد
بنظرتون حرفم تاثیر گذارذبود همسرم بره دکتر؟ چون قبلا باز اینجوری شد خیلی صحبت کردم باهاس گفت میره ولی باز نرفت بخدا حالم بده

سوال های مرتبط

مامان کوچولو مامان کوچولو ۱ سالگی
خانوما لطفااا بخونین راجب گرفتگی نای حین صرفه خشکه گاهی با خلط براکلی پیش اومد؟؟؟نفسش بند بیاد؟
همسرم دوهفته قبل سرماخوردگی گرفت س سرما ساده بود خیلی گفتم بره دکترنرفت خود درمانی کرد رفتیم مشهد اونجا ابو هواش خشکه ماخودمون شمالی هستیم اونجا صرفه های خشک داشت خیلی زیاد روز آخر حین خواب صرفه کرد خلطم داشت یهو پاشد دیگه نمیتونست نفس بکشه هی سعی کرد بتونه چند لحطه طول کشید خیلی بد بود نمیتونیم کاری کنم خودش بعد گفت ابدهنم پرید تو نایم
ولی بعد برگشتیم شهرمون تاالان ۳بار باز اون شکلی شد واقعا عصبانی شدم رفت دکتر عمومی ی شربت داد ولی باز الان اون شکلی شد بهش گفتم فردا میری دکترداخلی و ریه و بیمارهای عفونی اگه به خودت کمک کنی به خانوادت کمک کردی خیلی ناراحتم عصبانی شدم
بنظرتون جه مشکلی پیدا کرده؟؟؟ سابقه آسم نداره
خودم حس میکنم ریه و گلوش متورم شده بااون همه صرفه مداوم و دارو مصرف نکردن کاش با دارو و اسپری حل شه
خدا شاهده هربار میمیرم و زنده میشم این شکلی میبینم همسرم چندلایه توان نفس کشیدن نداره به سختی نفسشو برمیگردونه
مامان نی‌نی‌ گودو مامان نی‌نی‌ گودو ۱ سالگی
مامانا امروز پسرم مریض شده بود تب داشت از شانسم شوهرمم خونه بود امروز. حالا اول گفتم بچه رو ببریم دکتر گفت هم بچه مریض میشه که دکتر نمیبرن اگه خوب نشد فردا ببریم. یکم گذشت پسرم گریه میکرد هی میگفت ای دستم ای پام درد . همینطور اشک می‌ریخت حالا من ترسیدم گفتم بچه چیکار شده بیا بریم دکتر رفتیم دکتر ، فقط استامینوفن و پلارژین داد گفت ویروس سبک گرفته. حالا اومدیم بیرون شوهرم اینقدر به من غر زد که چرا هر چی میشه میگی بریم دکتر همین استامینوفن رو که تو خونه خودت بهش دادی دیگه الان اومدیم دکتر چی شد مثلا بعد اینا به کنار
به من میگه تو با این پسر مثل دخترا رفتار کردی این لوس شده یکم مریض شده ببین چه گریه ای میکنه. دکتر میخواد معاینه کنه یه جوری گریع می‌کنه انگار میخوان چیکارش کنن. گفتم خب بچه است دیگه میگه نه همه بچه‌ها اینطوری نیستن تو اینو لوس کردی هی به خودت از اول چسبوندی این اگه نازکش نداشت اینقدر ناز نمی‌کرد اینقدر از این حرفاش به دلم میاد
میدونین مادرشوهر من خیلی زن خوبیه ولی اصلا محبت نمیکنه نه به بچه‌هاش نه به نوه‌اش اصلا بچه منو بغل نمی‌کنه نمی‌بوسه. حتی یک بار از دهنش عزیزم و قربونت برم نشنیدم به بچه‌هاش یا نوه‌اش بگه کلا یخه اخلاقشه بعد شوهرم فکر می‌کنه منم باید با بچه یخ باشم ولی من پسرمو هر روز صد بار می‌بوسم و بغل می‌کنم و قربون صدقه میرم این اختلاف اذیتم می‌کنه