خانما من از کل خاندان شوهرم متنفرم امروز شوهرم نیم ساعت منو برو بهداشت کارامو بکنم انقدر مامانش بهش زنگ زد ک نفهمیدم چجوری تموم کنم و بیام اخرسرم گف چرا برامن نوبت سونو نگرفتی ببریم سونو ادم اتقدر حسود تا فهمیدن ی دقیقه منو برد زنگ کشش کردن منم دلم پر بود از رفتاراشون تا تونستم گریه کردم تو خلوتم حالم از همشون بهم میخوره

نترس همه داریم😒😒😒😒

اینا همش تقصیر مادراشونه که وابسته خودشون بارشون آوردن

باید با همسرت صحبت کنی ..ترس چی مگه نون و ابتون میدن ب قول قدیمیا

خدایا من را از این مادرشوهرا نکن
الهی آمین

فکر کنم فقط من بامادر شوهرم مشکل ندارم

وقتی تو خونواده خودمون حد و مرز نکشیم و همسرمون یکبار واسه همیشه خط قرمزارو مشخص نکنه میشه گریه کردن تو حاملگی که واسه مادر اصلا خوب نیست از الان واسشون حد و مرز بزار که دوروز دیگ بچه بدنیا اومد دخالت بیجا نکنن کلافه بشی

کاش میشد همشون از دم بلاک کرد، کم مصیبت نداریم، اینا هم اضافه شدن والا

همه این مشکل رو داریم گلم غصه نخور

سلام عزیزم ببخش اینجورمیگما ولی دیونه ای ک ازخودت ضعف نشون میدی گریه میکنی..شوهرته وظیفشه پس اولویت تویی ..ب نظرمم هرجا خواستی بری دکتر بهداشت هرجا فقط باشوهرت برو بذار براشون عادی بشه

خوشم میادهیشکی ازخانواده شوهر خوشش نمیاد پس همه جایی من فکر کردم فقط من اینجوریم😂😂😂😂😂😂

هوو هست یا مادرشوهر؟ بگو مادرشوهر خداروشکر من حامله شدم توهم یاد سونو بیفتی😏😏😏چندش تقصیر شوهرته میاس بگه زنمو آوردم دکتر نمیتونم بیام

تو هم لج کن لف بده بزا زنگ بزنه دق کنه قرار نیست حرف حرف اون باشه که😏

تو هم میخواست لفتش بدی

دیوونه تو الان گریه کنی برا بچه خوب نیست منم عین تو شوهرم خیلی مادرید بیش از حد

😑😑😑😑اخرسرمیمیریم ازدست شون

الهی بگردم خدا لعنتشون کنه