۹ پاسخ

سنی اولمیسن 😂😂😂😂

خدایا ببخش منو ولی ع کجا معلومه بچه های مردن؟؟😐💔
ما یه فامیل داریم طرف شوهرم اینا دوتا برادر بودن با بیل بوده نمیدونم چنگک بوده این برادر اون یکیو میزنه
الان یه پاش حالت فلجه با عصا راه میره زنم داره چن ساله ولی بچه اینا ندارن
این چطوری؟😂🤦🏻‍♀️

بچه هاش چین؟شاید زنه نشسته روش😂😂

من شوهرم پاش شکسته بود پنج ماه تو خونه بود همین پاشد و تونست بره بیرون من حامله بوودم 🤣🤣

خب عزیزم اصل کاری کار میکنه پاهاش مشکل داشته اونم پوزیشن مخصوص خودش داره دیگه .قطع نخاع نبوده که

وای خدا بگم چیکارت نکنه دختر 🤣🤣🤣🤣ذهن منم مشغول کردی

ولا نمی‌دونم تا بریم شوهرمون فلج کنیم ببینیم چی میشه🤔🤣

ذهنمو درگیر کردی😂

شاید زنش رفته نشسته روشش😂😂😂😂😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان کایا مامان کایا ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی(پارت۵)
زورهای اصلی حالا شروع شده بود و از ته دلم جیغ میزدم جوری که چشمام درمیومد بیرون شوهرم بالاسرم هی میگفت دوتا دیگه زور بزنی تمومه ها فاطمه تورو خدا منو ببخش خیلی درد کشیدی این حرفاش واقعا برام قوت قلب بود الان میگم اگه بالا سرم نبود اصلا تلاش نمیکردم و نمیتونستم این حجم از درد و تحمل کنم ولی وقتی پیشم بود انگار میخواستم بهش نشون بدم ک ببین چقدر من قوی ام من میتونم
با تمام انرژی ک برام مونده بود کلا ۵ ۶ تا زور خیلیییی زیاد زدم ک سر بچه اومد بیرون و من از حال رفتم من دیگه بیهوش شده بودم هیچی یادم نمیاد سر بچه دراومده بود بیرون منم بیهوش دیگه نمیتونم زور بزنم ک شوهرم میگفت دکترت داد زد بیایین کمک بچه گیر کرده حالا چرا از هوش رفتم من فقط منتظر بود اون تیغ برش رو بزنه ک دردشو بفهمم اون لحطه ای که فهمیدم تیغ و زد از حال رفتم وسط زایمان که پرستار افتاد رو شکمم من جوری پرتش کردم ک افتاد زمین حالا اکن بیچاره اومد منو بغل کرد گفت یه کم تحمل کنی تمومه میدونم خییلی دادی درد میکشی خلاصه من که بیهوش بودم دوباره همون همون پرستاره افتاده بود رو شکمم بچه رو با هزار زور وکشیدن بیرون من یهو به هوش اومدم اون لحظه که بچه رو گزاشتن رو شکمم به حال اومدم و فهمیدم که بچمون دنیا اومده