۹ماه تمام کل زندگیم شده استرس تا این بچه به دنیاد هر دیقه بفکر این بودم تکون بخوره یا نه....بعدشم اوردمش دنیا با ۷ لایه شکم پاره با روحیه داغان با درد شدید با افسردگی بعد از زایمان بعد یه ادم حرامزاده لاشی شده شوهر من که همه چیز و فراموش کرده میخاد بچه ۷ روزه من رو ببره خونه پدرش و میگه به تو غلط کردن ندارن واگذارش میکنم به حضرت علی اصغر واگذارش میکنم بخدا که دل من و شکست که باید شیر حرص بدم ب ای بچه اگرخدایی هست حق منو بگیره

کاملا درک می‌کنم چون خودم این روزها رو زندگی کردم.😔😔😔😔
کاش یکم درک داشته باشند و کاری بازندگی پسرشون نداشته باشند😏

اون مادر و پدر رو بگو چقدر نادون هستند یه بار به بچه شون نمیگن این چه کاری هست پسر تو می‌کنی بچه باید کنار مادرش باشه اونم شیرخوار
اونا باید بهش بگن بزار بچه و زنت استراحت کنن، بگن این کارت اشتباه هست

بگو نمیتونی بچه رو ببری برو شکایت کن ببر از راه قانون

واقعا بعضی از مردا قدر نشناسو بیشعورو بی درکن

واقعا درکت میکنم 👍

امیدوارم مشکلتون حل بشه. بلاخره تو خیلی از زندگی ها این مشکلات هست و آدم تو اون لحظه از شدت عصبانیت میخاد منفجر بشه
ولی الان که پای بچه اومده وسط و تازه زایمان کردی،سعی کن بحث نکنی و شرایط رو پیچیده تر نکنی

شیرتو بدوش اولشو.بعد سینه تو بده دهن بچه.
شیر حرص به بچه نده گناه داره.بزرگ تر بشه عصبی میشه