۱۵ پاسخ

الان همه مامانا تنها هستن . نگران نباش میگذره .‌من عاشق خواب بودم الان روزی سه ساعت میخوابم . بدن درد دارم . سیبیل دراوردم . بدنم رو شیو نمیتونم بکنم . موهام چربه . بیرون نمیرم. بچه ات رو هم به کسی نسپار هیچکس مثل خودت حواسش به بچه نیست .

بچه داری سخت نیست از تنهایی
وقتیحتی هفته ای یبار کسی هست ک ی ساعت بچه رو نگه داره میفهمی چقد تنهایی بدا

همه همینطوریم گلم از لحاظ روحی پاشیدیم

🤭سخت من یه دونه کلاس اولی هم دارم که پسر بچه اس و علاقه به درس هم نداره متاسفانه
همین الان ۲۴ساعت نخوابیدم
دختری واکسن ۴ماهگی زده تب داره بی حال
اینم درس داره

منم همینجوریم🫤

منم شهرغریبم هیشکی نیست یه لیوان اب بهم بده😔

والا من که دو تا دارم چی بگم نمیدونم به کدوم برسم دیوونه شدم نمیدونم نونم کم بود آبم کم بود شوهر کردنم چی بود . متاهلی هیچی جز بدبدختی و اعصاب خردی نداره از همه چی باید بگذری فقط بچه نگهداری

منم دست تنهام خیلی سخته واقعا دوس دارم یکم به خودم برسم برم بیرون واسه خودم تنهایی یا با دوستام درسامو بتونم بخونم هیچکدوم از درسای دانشگاهم و نمیتونم بخونم اینقد خسته میشم هندل کردن همه کارا باهم واقعا سخته بعضی روزا میشینم گریه

منم مثل خودتم عزیزم دوستامو میبینم چقدر به خودشون میرسن من حتی به خاطر رفلاکس دخترم موهامو کوتاه کردم حس زشتی دارم حسی که عقب موندم از زندگی محدود شدم ولی خنده دخترمو میبینم حالم بهتر میشه ❤️

منم تنهام از خستگی میمیرم دیروز یه دقیقه هم نخوابیدم همش تب داشت امروزم بی حال اسهال اصلا بخداا مجردی کیف میکردم از دانشگاه خونه ناهار اماده

اره بابا سخته

عزیزم منم که خانواده ام نزدیکم هستن کمک خاصی از دستشون برنمیاد، چون بچم فقط وابسته به خودمه
امیدوارم زودتر بگذره این دوران

منم مثل خودمم همه کارای بچم خودم انجام میدم همش دس تنهاا

من واقعا دیگه بریدم

منم مثه خودتم

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۵ ماهگی
تا زمانی که اتفاق نیفتاده بود فکر نمی‌کردم انقد می‌تونه سخت باشه اما خوب این آخرین راه بود و من در خلسه درین حالت ممکنم...شوهرم پنجاه برام ریخته تا از این خونه برم و دویست باقیمانده رو یه هفته بعد می‌فرسته برام اما خوب گفته همین الان از این خونه برم بدون بچه ها الان بیرونه منم وسایلمو جمع کردم و دارم آخرین شیر رو به نوزاد سه ماهم میدم تمام امروز اشک ریختم تا زمانی که صددر صد نبود به عمق ماجرا پی نبرده بودم دوری از بچه هام و ندیدنشون پدرشون گفته تا پاتو از خونه بیرون گذاشتی دیگه حق دیدنشونو نداری دخترم امسال پیش می‌رفت دلم میخواست من کثیفشو آماده کنم اونو راهی کنم اما حیف و صد حیف که نشد چیزایی که حداقل تریم حق من بود ...الانم که نمی‌خوام برگردم زادگاه خودم چون بابام دیشب بهم صراحتا گفته نیا می‌خوام تو همین شهر فعلا تا یه هفته برم سمت طبرسی برای اجاره خونه از اون ببعدش هم خدا بزرگه برام دعا کنین اگه اینجا دوستان مشهدی هستن لطفا کمکم کنین که کجا برم برای اجاره کردن که روزانه اش قیمتش کم باشه...