یه بحث کوچیک با شوهرم داشتیم حرف بدی نزد بهم ولی میبینید یوقتایی یه واکنش هایی یه رفتارهایی خیلی گرون براتون تموم میشه؟ 😞
خیلی خیلی دلم گرفته داشتم یرا خودم گریه میکردم کارن دید اومد خودشو انداخت تو بغلم
الاهی بمیرم براش
کی گفته بچه پسر فقط شیطونه و احساس نداره
ب بودن شوهرم تو خونه نیاز دارم 😭ن اینکه برام کاری کنه نه همون بودنش حالمو خوب میکنه
انقد خودشو درگسر کار کرده ک شبا میاد خونه زود میخوابه
دلم حرف زدن میخواد دلم میخاد یوقتایی نازم کنه بغلم کنه برا هم حرف بزنیم ن اینکه موقه رابطه فقط باشه💔
خستگی جسمی با خوابیدن، دوش گرفتن اینا خوب میشه ولی وقتی روحت خسته باشه حال دلت بد باشه نه
خیلیا دور اطرافم هستند ولی تنهام باز
انقد تنهام ک هر روز بیشتر ب کارن وابسته میشم
شبا دستشو میگیرم ک خوابم ببره

خب عزیزم با همسرت صحبت کن که لابه لای کارهاش برات وقت بزاره. مثلا هفته ای یکی دو شب زودتر بیاد خونه و... اینطوری خودت اذیت میشی کم کم زده میشی از زندگی

بعدشم واسه هم تایم بزارین باید سر هر موضوعی باهم صحبت کنین چ خوشی چ غم اصن باهم ی قرار بزارین ک هفته ای روزی ماهی ی بار بشینیم و از خودمون حرف بزنیم از همه چی

سلام مامان کارن ی سوال داشتم راجب سویق حبوبات اگه پیامم دیدید ج میدبد؟؟ ممنون

ببین من بعضی وقتا ک حالا یا از غرور یا نمیتونم حضوری حرفمو بزنم تو نامه واسه همسرم می‌نویسم و می‌ذارم تو جیبش وقتی می‌ره سرکار بهش پیام میدم ک فلانی من واست یکم دلنوشته نوشتم تایم خالی بخون و بهش فکر کن واقعا خیلی خیلی ج داده

بهتره یکم بشینی و همون‌طور که با دوستت صمیمی و بدون قضاوت کردن صحبت می‌کنی با همسرت صحبت کنی و بهش حرف دلتو بگی

دقیقا منم مثل شمام،
دلم حرف زدن، بغل کردن ......
دلم توجه میخواد😔

عزیزم خودتو باچیزای دیگه سر گرم کن ولش زیاد سخت نگیر.یاهم که باهاش صحبت کن

عزیزم‌مگ شوهرت کارش چیه ک وقت نمیکنه

چقدر حرفات حرفای توی دله منه من ۱۵ ساله حرفام تو دلمه خوب شد گفتی دلت کمی باز شد من حتی جرات گفتنشو هم ندارم تو دلم سنگینی میکنه پانزده سال روی هم انباشته شدن 🥹🥹

چقد منی

آخ ک حرفای دلمو زدی

منم همینجورم دقیقا
هزاربار هم گفتم به همسرم ولی اصلا براش مهم نیست منم دیگه داره برام بی اهمیت میشه

هعی🚶🏼‍♀️

دقیقن حرف دلم وزدی🫠🥲