۴ پاسخ

والا بچه خاهرشهر من ۸ سالشه مث عقده ای هاس ،وقتی میاد خونمون کلی با اسباب بازی های پسرم بازی میکنخ، سالی یبار من میرم خونه اونا، تمام اسبابد بازی هاش جم میکنه میچاپونه تو کند هاش اصلا قابل دسترس نیستن . حتی ی توپ زیر هم بهش نمیده،

برادرزاده ام 10سالشه هنوزعین 3ساله ها رفتار میکنه

والا خواهار
پسر خواهر شوهر من ۸ساله هستش خودش و با دختر من مقایسه میکنه هر کاری دختر من میکنه هر چی میخوره با هر چی بازی میکنه اونم باید انجام بده دیگه اعصاب منو خورد کرد 🫤

دیگه خونشون نرو

سوال های مرتبط

مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
غروب پسرم رو بردم‌بیرون این موضوع واس یه بار دوبار نیست برنامه هر سری. بیرون رفتن پسرم بالغ بر۵۰تا توپ داره هر بارم برم بیرون یه توپ میبرم ولی دست هر کسی توپ ببینه همونو میخاد به حدی پایکوبی میکنه که من برم رو بزنم توپ اونا رو بگیرم در صورتیکه توپ خودش تو کالسکه هست یه ماشین جیپ سبز داره دقیقا عین همونو یعنی من تعجب کردم فک کردم مال خودشه یه بچه به اون ماشین یه بند بسته بود و می‌کشید بعد قرض گرفتن توپ اونو دید خابید کف زمین در صورتی‌که‌ من همون کارو تو خونه میکنم مثلا بند میبندم به ماشینش میکشه وبازی میکنه خابید و شروع کرد به گریه و منو می‌کشید که اینو میخام کلافه اونم قرض گرفتیم اون بچه هم همش غر میزد ماشینشو میخاد دیگ با کلی وعده وعید گرفتیم یه بچه دیگه دید ماشین مجیک داشت بعد اونو خواست باورتون نمیشه اونم گرفتیم کمی هم اونو سوار شد یه خانمه اونجا بود گفت من دوتا بچه بزرگ کردم اصلا اینطور نبود خلاصه بگذریم با آک اومدم خونه الان کف خونه پر ماشین هست سمتشون نمیره واقعا دارم دیونه میشم از بیرون. رفتم میترسم چرا مادرای دیگه بچه هاشون رو میبرن بیرون اصلا به مادراشون کار ندارن فقط میرن بازی اونا هم میشینن
مامان آرین مامان آرین ۲ سالگی
خانما شما بچه هاتون خودشون تنهایی با خودشون بازی میکنند؟؟
من اینقدد دلم میخواد ارین با خودش و وسایلایش تنها بازی کنه اما خیلی کم پیش میاد
عادت کرده دائم میخواد با من بازی کنه ،بازیمون هم اینجوری هست
ارین نقش بابای من بازی میکنه منم میشم بچش صدام بچگونه میکنم الکی میریم پارک میریم خرید میگم مثلا برو فلان چیز بخر برام(اسم اسباب بازی هاشو میارم) بازی خیالی مثلا اسم خوراکی های مورد علاقه حودش میارم میگم برام بخر
مثلا رو بالش میشینم یعنی تابه بعذ تو نقش بچه گریه میکنم ک نریم خونه اینا همش با صدای بچکونه اونم میگه پسرم دیگه بسه بازم میایم(این بازی زو خیلی دوس داره مخوصا ک من هیلی تو نقش فرو میرم 😂)
خلاصه همش میگه بیا من بشم بابات بازی کنیم
مثلا میره لباسام میاره یعنی برام لباس خریده ب غنوان بابام منم کلی میپرم بالا مثلا خوشحالم و...

یا مثلا میشه فروشنده مغازه همه وسایلاشو میچینه منم دستگاه پوز و کارت و تلفن میارم خرید میکنم ازش تخفیف میکیرم
یا بادکنک و توپ بازی میکنیم

اگر هم باهاش بازی نکنم میخواد بیفته تو موبایل و اینستا
خلاصه خیلییییی دلم میخواد تو عالم خودش تنها بازی کنه اما اینجور بچه ای نیست
بچه های شما هم اینجورین؟؟