میخوام تجربه ام از واکسن ۱۸ ماهگی رو بدم
از دوهفته قبلش خیلی استرس داشتم، بس که اکثریت میگفتن سخته سخته خیلی دلهره داشتم.
یک ساعت قبل رفتن بهش شیر دادم،خواستم موقع تزریق معدش خیلی پر نباشه چون وقتی خیلی گریه کنه بالا میاره.
اونجا اصلا واسه قدو وزن همکاری نکرد.ی واکسن به دست راست، یکی به پای چپ زد ی قطره فلج اطفال هم که خورد.
چنددقیقه گریه کرد دخترمن عاشق گربس،میترسه هاااا جلو نمیره ولی دوست داره بیوفته دنبال گربها😂
بردمش پارک ی کم راه رفت و گربه بازی کرد حدود ۱ ساعت
بهش استامینوفن دادم صبونه خورد خوابید.هر ۴ ساعت استا دادم
اصلا تب نکرد فقط درحد گرم شدن بدنش بود.فقط واسه این استا دادم که مبادا پاش درد بگیره.
از فرداش هم دیگه دارو ندادم.کلا ۴ ۵ بار خورد.
درسته بچه با بچه فرق داره ،ولی واکسنش اون غولی نبود که فکر میکردم.
حتی میتونم بگم واکسن های قبلی از این سخت‌تر بود براش.
اینو حتی دماسنج هم استفاده نشد چون تب نداشت.
خواستم بگم مثل من استرس نداشته باشید راحته 🥰

۳ پاسخ

همینکه بعد واکسن راه برن و بدو بدو کنن خیلی خوبه،سریع پخش میشه و آبسه نمیکنه
منم از وقتی زدم تا دو ساعت دستش رو گرفته بودم میدویدیم.عاشق این بازیه
براش سنگین نبود

ممنون ک ب اشتراک گذاشتی،من تقریبا ده روز دیگه واکسن بچمه😅

دقیقا برای دختر منم همینطوری راحت بود خداروشکر

سوال های مرتبط

مامان نی نی من مامان نی نی من ۱ سالگی
تجربه من از واکسن ۱۸ ماهگی پسرم:
اول بگم که هر بچه ای واکنش بدنش نسبت به واکسن ها متفاوته، یه بچه به واکسن مثلا شش ماهگی خیلی اذیت میشه، یه بچه به واکسن دوماهگی و..... ولی در کل گفته میشه سنگین ترین واکسن، واکسن ۱۸ ماهگی هستش. چهارشنبه صبح پسرمو بردم واکسن ۱۸ ماهگیشو زدن. یه خوراکی، یکی به بازوی راست و یکی بازوی چپ. توی بهداشت از درد سوزن واکسن گریه کرد مثل بقیه واکسن ها. ولی تا اومدم خونه بهش قطره استامینوفن ساده دوبرابر وزنش دادم که روز اول و دوم من چهار ساعت یکبار دادم حتی نصف شبم گوشیمو روی ساعت گذاشتم و بهش دادم چون اگه سر ساعت استامینوفن ندین خطرناکه. خلاصه یکی دو ساعت اول بعد واکسن اروم بود و راه رفت تا گرفت خوابید و درد واکسن و تب شدیدش شروع شد. تب واکسن ۱۸ ماهگی خیلی بیشتر از بقیه واکسن هاس برای همین میگن سنگینه، ولی خیلی از بچه هازیاد تب نمیکنند متفاوته تو هر بچه ای. چون بعد از دادن استامینوفن تبش خیلی رفت بالا و پایین نمیومد مجبور شدم شربت بروفن نصف وزن بچه بدم و یه تاب و شلوارک نازک بهش پوشوندم، با بروفن تبش خیلی اومد پایین(لطفا سرخود ندین قبلش تست گرفته باشین و از بهداشت بپرسین) خلاصه تا شب دیگه راه نرفت یا تو بغل بود یا گریه میکرد و پاش خیلی درد میکرد که وقتی میخوابید فقط طاق باز میتونست بخوابه و روی پاش نمیتونست بخوابه و توخواب ناله میکرد و دستشو روی پاش میزاشت. با استامینوفن و بروفن هر هشت ساعت روز اول را گذروندم. و روز دوم خداروشکر راه رفت فقط یکمی درد داشت چون اروم قدم برمیداشت، تبش مثل روز اول نبود ولی چون یکمی تب میرفت بالا هر چهار ساعت استامینوفن دادم، اگه تب بچه تون زیاد نبود هر شش ساعت باید روز دوم استامینوفن بدین.
مامان فرشته کوچولوم مامان فرشته کوچولوم ۲ سالگی
سلام مامانای مهربون
بعداز۲۰ روزتاخیر بخاطر ترس و استرسی که از تجربه های گهواره گرفته بودم دلوزدم به دریا رفتم برای غول هجده ماهگی
صبح رفتیم واکسن رو که زدن فقط موقع زدن واکسن یکم گریه کرد زود هم آروم شد از بهداشت تاخونه ۵ دقیقه راه رفتیم بهش استا دادم دوسه لقمه صبحونه خورد بعدشم‌خوابید وقتی بیدارشد پاش دردمیکرد دستشو میزاشت روپاش و لنگ میزد.اشتهاش یکم کم شده بود ناهارخیلی کم خورد تااینجا تب نکرده بود بازم استا دادم بهش یکم بازی کرد ولی موقع راه رفتن نق میزد درد داشت دوباره خوابید وقتی بیدار شد تبش شروع شد پروفن دادم اماتاثیرنداشت دوباره استا دادم تبش پایین اومد اماهنوزم بیحال بود و نق میزد وپاش دردمیکرد اما جوری نبود که نتونه پاشوتکون بده یا دراز کش باشه چون توگهواره میگفتن که بچه هاشون نمیتونستن پاشونوتکون بدن من فک میکردم خیلی اذیت بشه اماقابل تحمل بود .شب که شد تبش دوباره بالا رفت بااستا هم پایین نیومد براش شیاف گذاشتم تا نزدیک صبح هم بالاسرش بودم و چک میکردم خداروشکر دیگه تب نکرد فقط معلوم بود که درد داره توخواب هم ناله میکرد
روزدوم صبح که بیدارشدیم سرحال تربود تب هم نداشت اما هنوز پاش دردمیکرد و موقع راه رفتن لنگ میزد نزدیک ظهراحساس کردم بدنش داره گرم میشه دوباره استا دادم و خداروشکر تب نکرد غروب هم دوباره بخاطر دردپاش استا دادم که نق زدنش کمترشدخداروشکر تب هم نکرد
روز سوم هم که امروزه خداروشکر سرحاله تب نداره اشتهاش تقریبا مثل قبله شاید درحد دوسه قاشق کمتر بخوره خوابش هم فعلا اوکیه مثل قبله فقط موقع نشستن و بلند شدن دستشو روپاش میزاره معلومه هنوز یکم درد داره
مامان امیرماهان🌙 مامان امیرماهان🌙 ۱ سالگی
مامانای عزیز
میخواستم تجربه خودم و پسرمو از واکسن هجده ماهگی بگم
انقدر که طرافیانم و مامانای گهواره میگفتن واکسن هجده ماهگی خیلی سخته بچه نمیتونه راه بره بی اشتها میشه و.....
وقتی واکسن پسرمو زدم یه دونه پای چپ زد یه دونه دست راست و چند قطره خوراکی
تا بیست چهارساعت فقط بهش استامینوفن دادم نمیذاشتم تب کنه هر چهار ساعت میدادم که دوبار آخر رو هر شش ساعت دادم
یک روز فقط نتونست راه بره و گریه کرد
روز بعد دستشو گرفتم وگفتم راه بریم آروم بلندشد یکم ترسید گفتم میخوام برم دستشویی نمیای کامل بلند شد دستشو گرفتم و گفتم تا تای بریم گفت باشه
بعدش گفتم صبحونه بخوریم گفت گذا یعنی (غذا)
که دستاشو گرفتم راهش بردم
دیگه خودش شروع کرد به راه رفتن
بنظرم راه برن خیلی بهتره فعالیت میکنن و واکسن پخش میشه
به من میگفتن نباید راه بره ولی من کار خودمو کردم که پسرم خودش بلند شد به راه رفتن و بازی کردن که یادش رفت فقط میخورد جایی میگفت درد یا یه وقتایی موقع بلند شدن اذیت می‌شد
من کمپرس سرد و گرم نداشتم چون پسرم اصلا نمیذاره هرموقع واکسن هم زدیم نذاشتم
انقدر که میگفتن سخته استرس داشتم اینطوری نبود بنظرم خوب بود
خداروشکر این مرحله رو هم گذروندیم
مامان یاسین مامان یاسین ۱ سالگی
خب بعد از ۲۴ ساعت که از واکسنش گذشته بیاین براتون تعریف کنم ، چون دیگه فکر نمیکنم علائمی داشته پیدا کنه
من همه ی اینایی که اینجا گفتم رو مو به مو اجرا کردم از یه هفته قبل شروع کردم به تقویت کردنش
صبح واکسن غذای مورد علاقه اش رو دادم البته نذاشتم زیاد بخوره که معده اش سنگین نشه چون ممکنه بعد واکسن حالت تهوع بگیرن
قبل واکسن اصلا مسکن ندادم واکسن که زدیم اومدیم خونه شربت پاراکید نصف وزن بهش دادم
و شروع کردیم به بازی کردن و کارای مورد علاقه و دنبال بازی این وسطا مرتب بهش آب و مایعات دادم ، هندونه ، آب هویج ، آب انار و انگور دیروز دادم خورد ، شیرش هم از روزای دیگه بیشتر دادم به جاش حجم غذاشو کم کردم ولی مقوی دادم .
از ساعت ۱۰ که اومدیم خونه تا ساعت ۲ یه سره داشت راه میرفت منم هر دوساعت وقتی مینشست آب سرد میریختم تو کیف ای سرد و از روی پاچه شورتش میذاشتم رو حتی واکسن
یعنی فقط خنکی اون میرسید به پاش ( هربار تا ده دقیقه میذاشتم باشه )
پاراکید رو دفعه های اول ۴ ساعت دفعه دوم ۵ ساعت تقریبا دادم تا شب بعدم دیگه از آخر شب تا حالا ندادم جون نه تب داشت نه درد
نصف شب هر نیم ساعت پاشدم تبش چک کردم که خداروشکر از ۳۷.۲ بالاتر نرفت
از شب که دیگه خوابید من شروع کردم هر یه ساعت پارچه گرم کردم گذاشتم رو پاش شب با شلوار خوابوندم و پتو رو پاش انداختم پارچه هم که گفتم هر یه ساعت گرم میگردم میذاشتم
خلاصه که خداروشکر راحت‌ترین واکسنی بود که گذروندیم
البته سر واکسن ۴ و ۶ هم خیلی اذیت نکرد ولی غر میزد
این واکسن نه غر زد نه تب کرد نه درد داشت حتی پاشم لنگ نمیزد و مثل همیشه تا الان مشغول بازی و بدو بدو کردنه
گفتم تجربه ام رو با شما هم در میون بزارم