چقد الان بغض کردم دلم میخواد ازش جدا بشم خوبی داره بدی هم داره شوهرم.
چای و پنیر آوردم به پسرم گفتم برو صداش کن بگو پاشو باهم عصرونه بخوریم پسرم صداش کرد یدفه به پسرم گفت چته معذرت می‌خوام یهو به بچم گفت گ ی هستی گفتم چیه من گفتم بیای عصرونه بخوری گفت نمیخوام گ ی چقد بی تربیت خدا لعنت کنه اون شیری که ننش گذاشت دهنش و پدرش که تخمش انداخت خیلی پر دلم درد فقط یه جوری بشه برم یه جایی با پسرم

آدمهای این شکلی با قهر درست نمیشن بیشتر اذئیت می کنن به نظرم اگر از خانواده اش کسی هست که ازش حرف شنوی داره برو باهاسون در میان بزار تا باهاش صحبت کنن اگر جلوش نگیری همین حرفها پسرت بزرگ بشه از اون می شنوی

گی یعنی چه؟منظورت دو جنسه هست؟

قهر کن توهم
الان خجالت کشیده
قهر کن
رو کاغذ بنویس بخاطر بچه مون سعی کنیم پدر نمونه و مادر نمونه باشیم.
منو بی انگیزه نکن
من و پسرم تمام دلخوشی مون تویی. دوس داریم شاید باشی ن بداخلاق و قهرو

برای این گی گفتن میخای طلاق بگیری؟