این طبقه پایین ما احساس میکنم پسرش خیلی اذیتش میکنه بنده خدا خانم همش گریه میکنه و داد میزنه هر روز
یاد دوران بچه تر بودن اراز میوفتم ک چقدر منم اذیت بودم گریه میکردم داد میزدم من بهش حق میدم واقعا اگه واقعا پسرش اذیت میکنه چون میدونم ی بچه کوچیک داره
خیلی سخته واقعا شرایط برای مامانای الان تو اپارتمان نمیشه واقعا بچه رو خیلی سرگرم کرد دم ب دقیقه پارک بیرونم نمیشه ک اونم توی این فصل ک بچه ها زود زود مریض میشن

ولی چقدر خوبه کمکی یا کسی مثل مادرت یاخواهرت یا کسی که بتونه تو نگهداری کمکت کنه داشته باشی.

منم انقدر داد زدم و خودمو زدم دیگه روم نمیشه تو چشم همسایه ها نگاه کنم.مثل بچه های خودم هیچ جای دنیا ندیدم.شیطون پر انرژی خرابکار.امروز چاییو ریختن رو فرشی که دو دقیقه پیش از قالیشویی آوورده بودن.واسه اینکه نزنمشون انقدر زدم تو سر خودم که دارم از سر درد میمیرم.خیلی کم آووردم 😔

منم همینم... انقد خودمو میزنم صورتم کبود میشهه... چون هیچ اعصاب ندارم و سریع از کوره در میرم و تنهام کمکی چیزی ندارم

نیلا تمام مهمونی ها رو ب من کوفت کرد قشنگ گریه های شدید

وای پسر منم نوزاد که بود از بس گریه میکرد گاهی اوقات خودمم باهاش گریه میکردم همسایه روبرویی همش میگفت چرا اینقد پسرت گریه میکنه هلاک شدی از بس باهاش حرف زدی و آروم نمیشه

من هنوزم اوضاعم همینه گاهی خوبه گاهی نه گریه میکنم خودمو میزنم داد میزنم خیلی وقتا دو ساعت نصف شب گریه کرده برا یچیزی ک خطر داشته براش و من درمونده ک خدا چکار کنم همسایه‌ها اذیت میشن خودم ک مردم قشنگ

منم ی وقتایی میشینم گریه میکنم