سلام مامانا شب بخیر.امشب هم به راهنمای تون احتیاج دارم هم به همدلی تون.دختر من یک هفته ای هست که پیش دبستانیش باز شده و میره.قبلش به دلیل مسافرتی که من رفتم اضطراب جدایی داشت و من
اینو میدونستم.خلاصه سه روز اول بدون اینکه گریه کنه یا سراغی ازم بگیره رفت و کاملا خوشحال بود اما از روز چهار گفتم یا نمیرم یا باهام بیا و کلی تو مدرسه گریه کرد اونقدر که مربیشون اجازه دادن من باهاش برم سر کلاس.الان چهار روزی هست که باهاش میرم سرکلاس ولی بسیار اشفته و نگران و بهم ریختم.از طرفی پریودهم شدم کلا افسردم.هیچ بچه ای مامانش تو کلاس نیست فقط منم که میرم.از طرفی به حدی نگرانه که حتما باید کنارش بشینم.حاضر نیست بره میز اول و من ته کلاس بشینم.دارم میمیرم از عداب وجدان.همش فکر میکنم تقصیر من و همسرمه.مثلا اعتماد به نفس کافی بهش ندادیم.یا حس امنیت نداره.حالم خیلی بده.به نظرتون چقدر طول میکشه تا ازم جدا شه؟راهکاری موثری هم اگر دارید بهم بگید

۶ پاسخ

همکلاسی دخترم هم همین طور بود بعد از یه هفته دیگه با کلاس انس گرفت
ما مادرا وقتی تو همچین جمعی یکم بچه مون رو متفاوت میبینیم
همش چیزای منفی میاد سراغمون

حس هر آدمی با آدم دیگه فرق داره
بهش اجازه بدین ب آرامش کامل برسه
الان پریودی و افسردگی شما مهم نیست
حس خوب دادن ب بچه
و اینکه یک مدت همراهی کنید با بچه
حتی اگه یک ماه هم طول بکشه

ب بهانه دستشویی
ب بهانه
تلفن کردن
از کلاس بیاین بیرون
برای شروع زود برگردین که اذیت نشه
بهش زمان بدین

عزیزم به نظرم اول خودتو سره حال کن،هر حسی شما داشته باشی اونم میگیره. مطمئن باش وابسته نبودن شما به هم الان خیلی بیشتر به کارش میاد. بعد مخصوصا تو این روزا تو خونه آهنگای شاد بزار، با بچه صمیمی تر شو و کارایی که قبلا می کردیدو دوباره انجام بدید که فکر نکنه حالا مدرسه رفته دیگه خوشی تعطیله. مثلا من پسرم عشق انیمیشنه، تا میرسه مثل قبل انیمیشن میزاریم کلی دربارش حرف میزنیم میخندیم. بعد اون دوستمون خوب گفته به بهانه تلفن، یا چیزی بزار بیا بیرون. یا وقتی میرسونیش مثل یه مامان ه قوی خداحافظی کن برو بگو خوش بگذرون عزیزم خدافظ دوباره میبینمت. یا یه تلفن اسباب بازی بزار تو کیفش، از تو خونه تمرین کنین، بگو هر وقت تو مدرسه دلت تنگ شد بهم زنگ بزن صحبت کنیم. من پسرم خودش این کارو کرد دیدم گوشی گذاشت تو کیفش گفت هر وقت دلم تنگ شه بهت زنگ میزنم مامان.
حتی اگه اومد خونه دیدی مثلا با دوستش حرفش شده و ازین چیزا بازم عکس العمل نشون نده خیلی طبیعیه این چیزا، بگو برو پیش دوستایه دیگت
ولی عزیزم یعنی چی که اینقدر چسبه هم باشین. حتی شده گاهی تو مغازه خرید می کنه، تنهاش بزار بیا اینور با تلفن صحبت کن، حتی تو خونه، حتی بزارش پیش مادربزرگی چیزی و از قصد چند ساعت بعد بیا دنبالش. اینجوری ذهنش کم کم راه اومدن با نبودتو می سازه. خودش راهکار پیدا می کنه خلاق تر از اونکه فکرشو بکنی

مراجعه به روانشناس

عزیزم تو مدرسه پسر من چند نفر همینجورین مامانشون از اول تا الان همیشه میشینین تا تعطیل کنن
معلم میگف یه چیز عادیه خیلیا اینطورین

عزیزم پسر منم اضطراب داره مسافرتم نرفتم چرا الکی خودت سرزنش میکنی

ب نظرم با توجه به اضطراب جدایی که داره حتما از یه مشاور راهکار بگیر. دختر منم یه همکلاسی داره پسره اونم دقیقا همینجوریه مامانش با اینکه بارداره روزای اول میموند پیشش حتی اگ یه لحظه از جلو چشمش دور میشد اشکش درمیومد و بشدت مضطرب میشد من دوباری ک برای جلسه اولیا رفتم دیدم. حالا تازگیا فهمیدم مامانش پرستاره و احتمالا زمان های طولانی کنارش نبوده.دختر میگه دیگه تو کلاس نمیاد مامانش اما وقت خونه رفتن ک میشه من میبینمش خیلی نگران و ب حالت گریه کوچه رو نگاه میکنه که زودتر مادرشو ببینه

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
سلام صبحتون بخیر اینم سند و مدرکی که همش دارم خودمو اینجا جر میدم واسه مامانا 😀😀که خوندن و نوشتن و حتی آموزش زبان های خارحی ممنوع شده تو پیش دبستانی و هر مهدی که اینکارو بکنه تخلف محصوب میشه و پیگرد قانونی میشه
این خبر رو از منبع معتر آوردم عزیزانم امسال خیلی دارن پیگیری می کنند به خدا روانشناس آورده بود پی گفت خیلی اشتباهه نکنید با بچه ها اینجوری
خداروشکر تو مهد ما هم ممنوع کردن
حتی تا پارسال زبان یاد میدادن امسال حذفش کردن چون آموزش و پرورش گیر داده گفت باید حذف کنید هر مادی هم که اینکارو بکنه بفهمن جریمه میشن و باهاشون برخورد میشه
ولی در کل چه کاریه وقتی کلاس اول از لوحه نویسی شروع می کنند میگن بچه ای که خوندن و نوشتن بلد باشه بره کلاس اول هواس مابقی بچه هارو پرت می کنه کلاس واسش خسته کننده میشه ک جو کلاس رو به هم میریزه
الان دوقلو های دوستمم همین جور شدن چون اونا بلد بودن کلاس رو به هم ریخته بودن معلمشون اعتراض کرده بوده به دوستم که بچه هات نمیزارن مابقی بجه ها یاد بگیرن
در آخر می خوام اینا بگم اگه مهد کودک بجه هاتون اصرار داشت باید یاد بگیرن یا اعتراض کنید تا حذفش کنند یا اینکه خیلی فشار به بچه نیارید ولی به نظر من اعتراض کنید خیلی بهتره اینا نکات ریزیه که خیلی ها بهش توجه نمی کنند
آخه ته تهش چه کاریه
مامان رونی مامان رونی ۵ سالگی
دخترمو مهد دختر داییم ثبت نام کردم هم پارسال هم امسال .
خیلی مهدشو دوست داره و با اشتیاق تمام می‌ره . روز یکشنبه که برگشت گفت مامان خاله بهم یاد میداد من یاد نگرفتم عصبانی شد دستشو مشت کرد زد پشت کمرم 🥺 پارسالم جلسه بود رفتم بعد کلاس پیش یکشون مختلط با پسرا بودن یه پسره بود مشخص بود پیش فعاله و نمیگیره مطلوب بعد دیدم مامانش یواشکی داره به مربیشون میگه زیر چونه پسرم کبود شده میگه شما محکم میگیرید که نگاه کنه یاد بگیره 🥺مامانه داشت با مهربونیت این حرفو میزد و اصلا طلبکار نبود که چرا به چه حقی ؛ بعد اونم گفت باشه و رفت (باشه!!!!) امسال همون مربی پارسالشون مربی امسالشونه و نوه داییمه و روانشناسی کودک هم لیسانس داره!
من بعد کلی خودخوری دیروز به دختر داییم پیام زدم که دخترم همچین حرفی زده و من ۱۲ سال مدرسه دولتی درس خوندم یه معلم انگشت اشارشم بهم نخورده (یعنی به چه حقی هم پول میگیرید هم بچه رو میزنید ) بعد گفت نه همچین چیزی نیست مربیشون اصلا اینجور آدمی نیست و ....
منم گفتم تا حدودی حق میدم ماهم که مادرم عصبانی میشیم حالا پی ام اس و نزدیک پریودی بودن که بدتر می‌کنه حاله آدمو ولی دختر من ممکنه سرخورده بشه و هر زدنی الا در باسن زدنو کتک تلقی می‌کنه امیدوارم سوء تفاهم باشه .دیگه جوابمو نداد .
نباید میذاشتمش پیش اقوام میترسم کدورت پیش بیاد ،🥺
مامان boys مامان boys ۵ سالگی
مامانا هزار بار اینجا گفتم ولی چاره ای ندارم جایی رو ندارم اینجا میگم این حجم از فشار ازم کم بشه ببخشید
به خدا دارم میمیرم دارم دیونه میشم انقدر مشکلات داریم که قلبم داره میترکه این بچه دومم هم اصلا خواب نداره خوابشو زیر سینه میکنه بعد بلند میشه حتی ده دقیقه در روز نمیخوابه واسه یه کاری اگه بلند شم انقدر گریه میکنه که انگار من مردم هوار میزنه هر چی بخوام امتحان کنم نرم پیشش انقدر گریه و هوار میزنه که زود میرم بغلش هم هستم باید بغلش کنم بشینه داغون شدم یه لحظه به حالت دراز کش بذارمش نمی مونه دیونه شدم موقع انجام یه کاری انقدر استرس میگیرم انقدر از گریه هاش عصبی میشم که قلبم میخواد از تنم بیاد بیرون خونه زندگی رو هوا دورمون میبینم پاهام قفله نمیتونم پاشم تمیز کنم شیرم که نمیخوره به زور وقتی خواب‌آلوده هست زیر سینه میخوره یا میدونم با زجر با قاشق میدم بهش شیرخشکم همینکارو میکنه امروز انقدر عصبی شدم و گریه کردم که حس میکنم شیرم به شدت کم شده یه دل سیر واسه اونم گریه کردمو استرس گرفتم بخدا دارم دیونه میشم دارم چیه دیونه شدم دارم میمیرم سه ماه و بیست روزشه کولیک داره بهش اینفاکول هم میدم ببین بخدا بعد شیر که میخوره حتی شیرخشک دفع خوب بعد گاز معده هم خارج میکنه اروغم میزنه بازم از بغلش پاشم گریه میکنه تو بگو پنج دقیقه بعد شرایط خوبش خوب باشه هم نیست
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
از اونجایی که خودتون می دونید من یه مادر پیگیر و دغدغه مندی هستم حالا خوب یا بدش رو نمی دونم دست خودم نیست نمی تونم نسبت به بچه هام بیخیال باشم چون بچه هام از اول تاخیر داشتن الانم تو همه کاری خودمم باید خیلی کمکشون کنم در کنار مهد که میرن چون با این وضع تعطیلی ها فکر نکنم همه خیو بتونند از تو مهد یاد بگیرن با مربیشون گفت و گو داشتم ایشون هم مشاوره و روانشناس کودکه ایشون گفتم از نظر من هم‌گفتار روایتگریشون ضعیفه گفتار پایه عالیه فقط روایتگریه که اونم با چند جلسه اوکی میشن می گفت اگه اینقدر تعطیلی نبود مب گفتم نیاز نیست ببری گفتار درمانی و به مرور تو محیط باشن خوب میشن ولی وقتی این همه تعطیلی هست و شما هم‌می خوان زودتر تا زمان سنجش راه بیافتن بهتره که در کنارش چند جلسه گفتار درمانی هم دتشته باشن تا صعودی پیشرفت کنند بعد دیگه صحبت هامون رسید تا اونجایی که گفت هر دوشون یه مقدار تو دقت و تمرکزشون ضعیفن که اونم بازی های مربوط به این مساله و تمریناتش رو اگه باهاشون کار بشه خوب میشن گفت اگا هی تعطیل نکنند من خودم تو مهدم باهاشون کار می کنم ولی تو خونه هم‌نیاز به رسیدگی دارن از اون طرف هم نقاشی دلوین و ماهاین رو نشون من داد از ماله بچه های دیگه هم‌نشونم داد گفت خیلی ضعیفم و باید روشون کار بشه و در حده بچه های ۵ و ۶ ساله نیست که اونم‌بهتره هم تو خونه باهاشون کار بشه هم تو مهد من خودمم متوجه این موضوع شدم با نقاشی هایی که پامان های اینجا میزارن بچه های من در نهایت فقط بتونند یه آدم بکشن یه خورشید حالا به تازگی دلوبن یادگرفته ابر هم‌بکشه ولی گفت باهاشون کار بشه خوبه بعد من گفتم اگه با طور هماهنگ هر سه تایی بشینیم و بگم همزمان با من بکشید چطوره گفت اگه حوصلشو داشته باشید عالیه