۶ پاسخ

خب خوبه ک بیشتر برو اونطرف بچه کلا جایی میمونه ک حس خوب بگیره اون بچه کولیک داره ربطی ب اینا نداره قطره کولیک بخر خوب میشه قنداق کن زیر سرش وقتی می‌خوابه بلند تر بخوابونش من بچم تا هفت ماهگی قنداق میکردم بهتر بود غذاهای نفاخ هم اصلا نخور
روزی یک فنجون کلپوره دم کن بخور شیرت صاف بشه راحت باشی
صدای جاروبرقی و سشوار هم بچه میخوابونه عاروقش بگیر حتما به شکم رو دستت بخوابونش بچه سریع میخوابه

منم مقاومت میکردم دو هفته
دیدم خودم دارم از پا در میام،هیچی مهم تر از خودم نیس
من باید سرپا باشم تا بتونم از بچم مراقبت کنم
بخاطر همین دیشب زنگ زدم مادرشوهرم گفتم بیاد پیشم بخوابه
بچه هم دیشب ناارومی کرد،میچرخوندش من دراز کشیدم،صبی حالم یکم بهتره

حالا چرا لعنت🥺

دختر من ام نق میزد دیشب رفته بودیم خونه مامانم از دیشب ۲ساعت نخوابیدم تا الان صبح باز نق زد بیدار شدم دیدم سرش داغه الان آوردم تبشو چک کردن کلینیک گفتن خداروشکر تب نداره

توام ناراحتی ک چرابچت بغل بقیه ارومه جزخودت؟منم ناراحتم دقیقا مامان منم همینکارارو میکنه باپسرم بزور پستونک میده بچه اوق میزنه من حرف میزنم ناراحت میشه😂😂ولی اخرسرم بچم توبغل مامانم اروم میگیرع مامانم ارومش میکنه

چ اشکالی داره وقتی دیگران کمکت میکنن من از خدامه یکی کمک دستم باشه حتی مادر شوهر

سوال های مرتبط

مامان زارع کوچولو مامان زارع کوچولو ۶ ماهگی
مامان فسقل بچه👼🍭 مامان فسقل بچه👼🍭 ۲ ماهگی
امروز مادرشوهرم و پدرشوهر و برادرشوهرام اومدن خونمون. مادرشوهرم خودش رو دعوت کرده بود واسه ناهار البته ناهار رو خودش اورد. ولی خب زیادن واقعا نزاشتن من استراحت کنم. حالا این عیب نداشت. قسمت ناراحت‌کننده‌اش این بود که همش بچه رو از دست من میگرفت میگفت بده من. بچم همش گشنه میشد شیر میدادم میخواست بخوابه اون میومد از دستم میگرفت میبرد اینور اونور باز بچه خواب از سرش میپرید. سه ساعت اینجا بودن انقدر اینجوری کرد ک هنوزم بچم نمیخوابه گیج شده. بعد ک رفتن به شوهرم اعتراض کردم گفتم بعدا که رفتیم خونه مادرت من نمیزارم هی بغل بگیرنش، بچمه میخوام مواظبش باشم، نمیتونم بخاطر رودرواسی بچه رو به اذیت بندازم... ک بازم بحث و دعوامون شد. ب خدا انقدر گریه کردم این مدت خسته شدم. فکر میکنم دیوونه شدم همش ب خودم میگم کاش حرفی نمیزدم اعتراضی نمیکردم. ولی مگه میشه هر کی هر کاری دوست داشت بکنه و ما ناراحت نشیم؟؟ یعنی هیچ حقی نداریم؟ با بدبختی بچه رو ب دنیا اوردم حالا انگار عروسکه هی میگیرن دستشون فشار میدن اینور اونور‌ میکنن😔😔😔
مامان نی‌نی جون مامان نی‌نی جون ۱ ماهگی
خانوما نمیدونم براتون اتفاق افتاده یانه دیشب خیلی خیلی ترسیدم اگه کسی چیزی در مورد این اتفاق میدونه لطفا بگه
انگار دیروز بعد عصر یهویی پسرم انقد گریه کرد سابقه نداشت یجا اینهمه گریه کنه مثلا بغلش میکردم میخوابید بعد وسط خواب یهویی جیغ بلند میزد گریه گریه خونه مامانم اینا بودم
بعد بچه رو برداشتیم‌اومدیم خونه توی ماشین بچه اصلا کریه نکرد و خوابش برد
رسیدیم خونه نمیدونم بچه غش کرده بود بیهوش شده بود والا اطلاعی ندارم اولین بارم بود
بچه انقدررررر عمیق خوابیده بود فقط نفس میکشید هرچقدر بیدارش کردم سروصدا کردم هرکاری کردم اصلا بچه ن تنها بیدار نشد بلکه اصلا ب صداها واکنش نشون نمیداد بچه ای که من دیروز ی تخمه شمستم با صدای اون درجا از خواب پرید
خلاصه این یه نیم ساعت این مدلی موند انگار از ته دل خوابیده بود
بعدش نمیدونم چی شد کمکم شروع کرد ب حرکت کردن و چشاشو باز کرد و شیرش اینارم دادم خورد بعد برگشت ب روال سابق ک با صدای ارومم از خواب بیدار میشد
کسی اطلاعی داره چی شده بود
میترسم تشنجی چیزی کرده باشه من ندونم
بارداری فرزندپروری بچه داری