۲۱ پاسخ

عزیزم نرو خونه بابات زندگی دعوا و شیرین هردو رو داره یکم بیرون باشه خودش اروم میشه اگه بیری خونه بابات دعوا رو بزرگ میکنی و دور از جون به جدایی میکشی

صبرکن خودش بچه رو میاره بچه بدون تو و شیر نمی‌خوابه و گریه می‌کنه نمیتونه نگهش داره میارتش خونه الان فقط رفته تو رو بترسونه تا تقی به توقی بخوره ک نمیرن خونه بابا

عزیییزم چی بگم والا .اگه کلا زیاد مشکل ندارید صبوری کن .کارش خییییلی اشتباه بوده ولی شاید از جایی عصبانی بوده یهو کنترلش رو از دست داده ..‌‌

عزیزم حالا مثلا دو دقیقه گوشی میدید چی میشد که اینجوری حال خودتو خراب کردی،کار همسرت صد درصد اشتباهه ولی سعی کن اولویتت خودت باشی،بزار با بچت ارتباط بگیره حالا هرجور که بلده،هرچقد به دخترت وابسته باشه تو هم ارزش بیشتری براش پیدا میکنی

گلم نرو جایی خودش میاد خونه عصبی شده یه رفتار زشتی کرده توام باهاش سرسنگین باش خودش بچه رو میاره

فقط قهر کن
اگه آشتی کردی هم سرسنگین باش

سلام دوستان گل کسی مشاور هستش اینجا بخدا بدجور دلم گرفته میخوام صحبت کنم ازش مشورت بگیرم

تو زندگی ازاین مشکل ها پیش میاد دیگه نمیشه که خانواده هارو هم خبر کنی خودش میاد ازت معذرت خواهی میکنه یکم حوصله کن

عزیزم می دونم ناراحتی ولی هیچ جا نرو بشین خونه ات اونم شاید خسته بوده ناراحت نشو ولی خوب یک دقیقه گوشی ببینه که چیزی نمیشه خودتو اذیت میکنی

صبر کن میارش

عزیزم نرو نمیتونه بچه رونگه داره برمیگرده اروم شدین باهاش صحبت کن

اگر بمونم عادت نکنه دیگه

چیکار کنم راه درست کدومه؟

ای بابا

اصلا باورم نمیشه تو شک هستم

اولین باره زدتت

نرو صب ر کن بزار برمیگرده بچه تا میاره توام باهاش فقط قهر کن همین تا فردا ببین چطوریه

اصلا امشب دخترتو گردن نگیر بذار حالش بیاد سرجاش فک‌میکنه راحته

میدونم ناراحتی نباید این کارو میکرد خیلی سخته
بزار بچه رو بیاره امشب بگذرون
فردا که بچه پیشته تصمیمتو بگیر با خانوادش حرف بزن

پ اگه اینحوری ک ده بار بیدار میشه و تا شیر نخوره نخابه
پاشو برو خونه بابات مهریتم همین فردا بزار اجرا دو روز بچه رو نگه داره شبا بیدار شه
خودش برمیکرده

بچه رو کجا برده

سوال های مرتبط

مامان آیماه🥰 مامان آیماه🥰 ۱۴ ماهگی
شوهرم الکی خیلی منو می‌زنه بدون اینکه جوابشو بدم یا سر به سرش بزارم
اعتیاد داره
ظهر از سر کار اومد و الکی هی گرفت برای من غرغر کرد و یا مثلاً موهامو می‌کشید من خب جوابشو نمی‌دادم یا مشت می‌زد تو بازوهام یا سرم داد می‌زد
بعد که داد زدناش خیلی بیشتر شد همسایه‌مون از دیوار اومد این طرف که صداش زد
اینم فهمید اون رو حیاطه شروع کرد به بیشتر زدن من و جوری مشت تو سرم زد که من اصلاً هیچی نمی‌فهمیدم فقط ضربه‌هاشو حس می‌کردم چشام تار شده بود
مثل یه شیشه‌ای که بخار گرفته باشه همچین حالتی شده بود چشمام
انقدر تو سرم زد با تو کمرم و لگد توی شکمم توی جای بخیه‌هام زد که من الان بدنم درد می‌کنه و درمم قفل کرده رفته
اجازه نمیده هیچ برنامه‌ای داشته باشم و با کسی در ارتباط باشم که نگم منو کتک می‌زنه
دوست دارم خودمو بکشم
گاهی هم به سرم می‌زنه که تا دو ماه سه ماه دیگه توی زمستون لوله بخاری جدا کنم و خودم و دخترم بریم توی اتاق بخوابیم درو ببندیم و شوهرم با گاز خفه بشه بمیره
خیلی اذیتم کرده و من نمی‌دونم چیکار کنم چون دائم داخلم و دارم بسته است پولیم بهم نمیده