سلام مامانا ۲۰ روزه بچه دومم بدنیا اومده انقدر خسته و کلافم که درموندم
شوهرم یه جور گنداخلاقی میکنه همش به دختر بزرگه گیرمیده بوسش نکن نازش نکن بیدار میشه بهش ور نرو اصلا یه وضعی از اونور دخترم حساس رو برخورد کردنای باباش قهرو گریه
از طرفی قشنگ میبینم هی سعی داره با کاراش توجه باباشو جذب کنه ولی شوهر من نفهمه انقدر بهش میگم کار بهش نداشته باش من حواسم هست آسیبی به بچه نمیزنه اگر خطایی داش با زبون قشنگ باید باهاش حرف نه با لحن تند اصلا شوهرم یادش میره
رسما گیر کردم بینشون خسته شدم
مشکل معده دارم دکتر میگه فقز مشکلت استرسه حرص زیاد میخوری حواست باشه که رو شیرت اثر میزاره برا نوزاد خوب نیس
من چه کنم این وسط کم اوردم 😭😭

سلام مامان آندیا جون. منم تازگیا بچه دوم دارم. اوایل شوهر منم زیاد گیر میداد به بچه اولم. ولی اونقدر بهش تذکر دادم گفتم اگر به بچه محبت نکنی فردا این دختر میره محبتو بیرون گدایی میکنه. فردا روزی اگر رفت و توی سن پایین با آدم های ناجور دوست شد نگو تو تربیتش کردی... از همین الان بدون نتیجه ی این گیر دادن ها میشه پیدا کردن دوست ناباب یا گرفتن دوست پسر توی سن پایین.
پس سعی کن باهاش دوست باشی و اینقدر گیر ندی....
الان شوهرم بهتر شده و خودم هم هوای دختر بزرگم را دارم.
الان پدر و دختر دو نفره خرید و پارک میرن.
شب ها هم یه وقتایی شوهرم رختخواب میبره کف اتاق دختر بزرگم می‌خوابه، من و کوچیکه داخل یک اتاق دیگه...
اینطوری خیلی روابطشون بهتر شده...

سلام خوبی گناه داره با بچه اینجوری نکن مگ ی بچه اینجوری نبود اجیش ب دنیااومد مرد ب شوخی ب دخنر بزرگش گف نکن دختر ۱۰سالش بود بچه دوید رفت تو اتاق در بست هرچی صداش زدن نیومد پایین بعد مامان میره سرآغش در زد باز نکرد درشکستن میبن مگ بجه نفس نمیکش بعد تحقیق کلی کردن میگن بچه سکته کرد

دقیقا مثل شوهرمن وای پیام شماروخوندم انگار خودم نوشتم اینو

متاسفانه بعدازتولدبچه دوم یه چالش های به وجودمیاد ولی بایدکنترل شه متاسفانه منم همین مشکل رو دارم همش دارم داوری میکنم بچه اولم پسر دومیم دختره دخترم خیلی خودش رو تو ل باباش جا کرده پسرم خیلی مظلومه
مردها درست بشونیستن