دراز کشیده بودم پیش شوهرم، پسرم اومد به زور و جیق و داد باباش رو بلند کرد هولش داد بره اونور، خودش خوابید به جای شوهرم، بعد از خوشحالی کلی خندید، قربون خنده هاش برم
جدیدا اگر دید پیش هم خوابیدیم نمیزاره 😄

دقیقاً مثل پسر من
من نه میزاره شوهرم نزدیکم بشه
نه دخترم

پسر منم رو باباییش حساسع ببینه بغلش کردم یا دستشو گرفتم میاد خودشو بزور میچپونه وسط منم هل میده میگه برو 😂😑شانس من پسرمم بابایی شدع

دقیقا پسر منم همینه کلا کسیو ک دوسداره نمیزاره کسی بغلش کنه یا نزدیکش بشه سریع اعتراض میکنه

دختر من برای من اینطوری
اصلا نباید کسی نزدیک من بشه
اگر با شوهرم هم و بغل کرده باشیم یا دست همو بگیریم میاد میگ من من
دیگ دخترمم بغل می‌کنیم میگم سه تایی هم و بغل کنیم می‌خنده دیگ

وای منم پسرم اینجوریه مگه بابای منه الهی دورش بگردم من

دختر منم اینجوریه

پسرم حساسه روباباش نمیزاره بغلش کنم

دختر من که اصلا نمیزاره پیشش بشینم یا مثلا دست شوهرمو میگیرم گریه می‌کنه میگم بیا مال خودت میخنده خودش می‌ره پیشش 🤣🤣🤣🤣میگم ای خدا آدم خودش برا خودش هوو بیاره شوهرم می‌خنده بهم 🤣🤣🤣 میگه خوب دیگ آوردی