از حرف ساز بودن مادرشوهرا
قبلا شنیده بود من ب امیر پسته و بادام میدم
ب امیر سوپ دادم خورد زیاد خوردش شوهرم خیلی میگ گاهی ببرش پایین خودت استراحت کن منم امروز بردمش
بالا اورده صدا میزنه از راه پله معصومه رفتم گفتم شاید گریه میکنه میگ ب بچه چی دادی خورده پسته دادی بالا اورده منم گفتم ن سوپ دادم میگ اخه پسته اس قبولم نمیکنه میگم ن سوپ خورده زیاد خورده میگ باشه
اخه زن مومن من پسته اسیاب کردم چجور تو سوپ پسته ریختم تو فهمیدی چقدر یه ادم حرف ساز میشه دلم نمیخواد ببرمش پایین از اونور شوهرم میگ تو ب خانواده من گارد داری چی میشه ببر خودت اعصابت اروم شه الان بنظرتون اعصاب من اروم میشه یا بدتر عصبی میشم

مادرشوهر ذاتش همینه مهم نباشه برات

وای دقیقا مثل مادرشوهر من ینی از تمام حرفام و کارام اتو درمیاره هربار میخواد ثابت کنه ک عقل کله و من اشتباه میکنم

ولکن محلشون نده.ببر بنداز بچتو رو سرشون خودت استراحت کن ب خودت برس.همین ک نگهمیداره خداروشکر کن واسه من علاوه بر این فوضولیا نگهم نمیداره.یبار گفتم نگهدار برم تشیح جنازه هیچی نگفت بعد ب خواهرشوهرم گفت من سفره دعوتم بعدازظهر میخوام برم.یعنی دوساعت بچمو نگه نداشت.حالا تو همه کارامم فوضولی میکنن

سلام میخوان فقط حرف خودشون باشه حالااگه برعکس بودواونانظرمیدادن انگارن انگاراشکال نداره بایدبالابیاره رودل بچه سنگینی میکنه😕

حالا اینقد سخت نگیرید ...

بخدا زندگی ارزش این چیزا رو نداره..

نمیدونم تو گهواره چرا تا یکی درد و دل میزاره بقیه بیشتر اونو شیر میکنن که آره وای چی میکشی وای مادر شوهر فلان ولی اون طور وای این طور....
بابا ریلکسسسسس
آدم ها با اشتباهاتشون و خوبی هاشون همه و همه با هم دارن زندگی میکنن..هیچ انسانی هم بی عیب نیست..

پس زندگی هاتون رو به کام خودتون و اطرافیانتون تلخ نکنید...
بگذرید.....
بزرگی کنید و بخشنده باشید و نیت های خوب در مورد هم داشته باشید...
بعد ببینید خدا چجوری با نگاه رحمتش به زندگیت هواتو داره...

وای من هر موقع بچی میگن خودمو میزنم اون راه میگم عه از اونه؟ بعد جلو خودشون کار خودمو میکنم بفهمن برام مهم نیست 😂😂😂

دقیقا.. اراد ک پنج ماهش بود من یع غلطی کردم پیشش گفنم دیگ میخام بهش فرنی بدم. چندروزبعدش اراد دیگ شیرنمیخورد میخاست دندون دراره😐دم ب دقبقه میگف جتما بخاطر اینک فرنی خورده رو دلشو گرفته. اخرش دیگ اعصابم بهم ریخت گفتم بسه دیگ