این مدت خیلی باشوهرم تو بحث ام ازش بدم میاد میخام اصلا تو خونه نباشه هر چی هم میگم نیا بازم میاد خیلی اذیت میشم بعد بحث آبریزش پیدا میکنم کمر درد درد شکم فکر نکنم اینجوری بتونم تا آخر بارداریم ادامه بدم 😔😔

خوب عزیزم چرا بحث میکنی
بحث نکن تو بارداری چرا به خودت فشار میاری
اونم اذیت نکن بدبخت خونه نیاد کجا بره
حتما نیاز جنسیش برطرف نشده بی اعصاب شده درکش کن باهاش کنار بیا

اشتباه نکن گلم میفهمم حالتو بخاطر بارداری هستش ولی تحمل کن من موقع پسربزرگم با خواهر شوهر خواهرم باهم حامله بودیم اونم مث شما بود هرچی میگفتم تحمل کن این مدت رو مجبوریم حقیقتش گوش نکرد مدام دعوا اخر شوهرش خسته شد بعد فهمیدیم رفته زن صیغه کرده بعد زایمان که خوب شد دیگه فایده نداشت هرکاری میکرد شوهرش مث قبل نبود اخر هم جلوی همه ما گفت روزی که بهت نیاز داشتم نبودی الان دیگه فایده نداره الان ۱۶ سال میگذره هنوز با همون زنه هستش

ویارت به شوهرته😅😅

حالا من برعکس شما دلم همش شوهرمو میخواد...میره سرکار اینقدر دلتنگش میشم ک خدا بدونه..اصلا ازشدت دوسداشتن دلم میخواد لهش کنم

کجا بره الان باید کنارت باشه من پسرم بزرگه ۵ روزه مریض شده رختخوابمو بردم اتاقش روزها سختی میگذرونه آمپول بهش میزنم دارو ها باید بدم خم راست میشم واژنم درد می‌کنه بعد ۲۱سال باردار شدم شوهرم هم اتاق دیگه خودمون هس نگرانم واسه بچه تو شکمم شیاف وامپول میزنم بخام رفتار شوهر نگاه کنم باید حذف کنم از زندگی

چقدربده ویارت روی شوهرت افتاده

چیزی نیست بخاطر بارداریت حساس شدی گلم بی خیال باش و آروم سعی کن وقتی میاد خونه خودتو سر گرم کن یا برو بخواب اینجوری هم خودت هم بچه اتو شکمت اذیت میشید

کلا رو شوهرامون حساس شدیم

خب بحث نکن ولکن به فکر سلامتیت باش

اذیتت میکنه?یا ویار پیدا کردی بهش??

وای عزیزم خیلی بده اونجوری خوب پاسو برو خونه مامانت اینا