۷ پاسخ

عزیزم منم اینجوری بودم همش جیغ جیغ میکردم
الان عین خیالم نیست تا جایی که بهم آسیب نزنن
دعوا میکنن بزار دعوا طرف هیچ کدوم رو نگیر اسباب بازی نمیده بهش بگو خودت برو یه دونه بهش بده گناه داره گریه نکنه بعد بگو آفرین داداش مهربون بهشون خوراکی میدی بگو باهم بخورید به داداشم بده
دیگه باید صبوری کرد عزیزم

بنام خدا تیمارستانی شدیم
ولی چاره چیه من تا جایی که اعصابم بکشه بکن نکن بهشون نمیگم دعواشونم بشه بینشون درنمیام
و محبت تا دلت بخاد بهشون می‌کنم

بچه های من شیربه شیره ان تازه کوچیکا دوقلو هستن قشنگ به مرحله فروپاشی روانی رسیدم

من دیگ رد دادم مهسا میخوام برم ب کوه و صحرا

عزیزم شرایط من از تو سخت تره بخدا ماهایی ک سرکار میریم هم مادری و خونه داری باید بکنیم هم فشار کاری رو تحمل کنیم من ۷ میرم تا ۱ ظهر دوباره ۴ تا ۱۱ شب فقط دو سه ساعت بعدظهر وقت دارم همه ی کارامو انجام بدم

من پسرم 3 سالشه دخترکم تازه ب دنیا اومده خیلی کنترل پسرم سخته واقعا

سلام .من عزیزم بچه هام شیر به شیرن.به سختی اداره میکنم دیگه.سرکارم میرم تازه ازصبح تاشب.بچه هات چند وقتشونه؟

سوال های مرتبط