۶ پاسخ

خداروشکر ک تصمیم جدی تر شد خوشبختی تو یعنی جدایی از اون عنتر

خب عزیزم اصلاااااااا دودل نباش
جدا شو.
مطمئن باش اون اصلا خودشا عوض نمیکنه
هیچ کس نمیتونه بعد ۴۰سال خودشا عوض کنه .
هی زمان از دست نده.
جدا شو یه زندگی جدید برا خودت بساز .
اصلا به حرف بقیه اهمیت نده . هیچکس جای تو نیست ، هیچکس زجری که تو‌کشیدیا درک نمیکنه .
پس هی عذاب وجدان نگیر بخاطر حرفای بقیه .
اگه بچه بود قضیه فرق داشت .
ولی حالا بیشتر از این به خودت ظلم نکن .
تولیاقت آرامش و خوب زندگی کردنا داری
پس جدا شو برا خودت زندگی جدید بساز .

بنظر منم آدمی که تو ۴۰سال تغییر نکرده دیگه خودشو تغییر نمیده

کاش منم جرات شما رو داشتم و میرفتم خیلی دارم زجر میکشم خواهر ....کاش منم بچه نداشتم

با این مرد موندن حماقت محضه زندگی نابودکردنه گیر افکار پوسیده پرداخت ومادرت وخانواده ات نباش خانواده فقط ابرو براشون مهمه

منم تصمیمم صد در صد شد
انشالله هرچی به صلاحته عزیزم

سوال های مرتبط

مامان سهراب و نورا مامان سهراب و نورا ۱ سالگی
#دلنوشته
ب وقت یکسالو هشت ماهگی
از وقتی ب دنیا اومدید تا یکسالگیتون سخت ترین روزو‌شبا رو داشتم با این ک عزیز جونتون هم کمک دستم بود ولی خیلی سخت گذشت شبایی ک ارزوم بود تا صب حداقل س ساعت بخام ولی شما دم ب دقیقه بیدار میشدید و یا پستونک میخاستید یا شیر یا اب
چقد حرص خوردم سر چهاردستو پا رفتنتون دندونتون واکسنتون راه رفتنتون
روزام همش با استرس بود هرچی میگذشت احساس میکردم خیلی داره بهتر میشه تا اینکه بعد یکسالگی دیگه گفتم دست تنها از پس شما بر میام تا یکسال و س ماهگی راه نرفتید و من فقط غصه میخوردم وقتی شروع ب راه رفتن کردید از ته دلم ذوق کردم چون احساس میکردم یکم راحت تر شده کارام
الان ی دوماهیه ک افتادید رو دور لج و لجبازی و گریع و دعوا
احساس میکنم مادر بدی شدم چون مدام دارم داد میزنم دعواتون میکنم
واقعا اعصابی برام نمونده احساس میکنم فقط منم ک اینجوری ام
ولی شمام دیگه خیلی کارای رو مخی میکنید واقعا بچه های ادمای اطرافم هیچکدوم اینجوری نیستن
اعصابی برام نمونده وابسته پستونکید شدید
از پوشک گرفتنتون سخت ترین کار دنیاست چون دونفری بهم نگاه میکنید و ذره ای ب حرف من گوش نمیدید
من ی مادر خستم خدایا خودت بهم صبر و حوصله بده ک سر بچه هام داد نزنم ب خدا ذست خودم نیست