اونایی که میدونین ما دیگه به امید خدا داریم اثاث کشی میکنیم بعد شوهرم قول داده بود درهفته دو روز خونه مامانم بمونیم امروز دبه مرد گفت نه مگه مادرم3ماهه اومده تهران من نهایت 2باردیدمش گفتم خوب می‌رفتی می‌دیدی من جلوتوگرفتم هدفش اینه زوری مارو ببره خونشون بعد یه لقمه غذا رو بامنت بخوریم وقیافه گفتم روزهای زوج باشگاه اون سمت هست یه ساعت زودتربرو خونه مادرت بشین نه تو نیومدی وفلان بعد گفت من که نمیام بمونم گفتم نیا خودمون میام .....

۱ پاسخ

واقعا ما هم سر همین خانواده تو و من چقدر دعوا میکنیم دلم میخاد بریم ی شهر خیلی دور که هیشکیو نبینم

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری

سوال های مرتبط

مامان مهرسام مامان مهرسام ۲ سالگی
خانما من امروز پسرمو بردم سرویس گفتم جیش کن زور زد جیش کرد اوردمش بیرون پوشکش نکردم گفتم جیش داشتی بگو ولی براش مهم نبود بعد یه ساعت خودشو خیس کرده بود وقتیم بش گفتم جیش کردی گفت نه نکردم یعنی انگار اصلا نفهمیده بود که جیش کرده یعنی نگیرمش الان به نظرتون اونایی که تجربه دارین بگین چون مدام خانواده شوهرم میگن چرا نمیگیریش
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان قند🍯ام ائلمان مامان قند🍯ام ائلمان ۲ سالگی
سلام پسر من تو خونه خودمون بودم بدنش مثلاً جایی نیش بود گفتم حتماً یه چیزی نیش زده بعد رفتیم خونه مادرم اینا 2روز ماندیم بعد دیدم زیاد شد رو ی اونا تبدیل به این دو عکس شده به نظرتان ببرم دکتر اینا چیه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان دخترم💓 مامان دخترم💓 ۲ سالگی
مامانا تو پاپ اسمیر مگه همه چی نشون نمیدن؟
من امروز تست مایع پاپ اسمیر انجام دادم 300دادم دکتر 650هم آزمایشگاه بعد موقع تحویل ب آزمایشگاه گفتم دیگه همه فاکتوری چک میکنید گفت نه فقط پاپ اسمیر سلامت دهانه رحم هست ، الان من چجوری بفهمم زیگیل دارم یا نه ؟ گفت اون تستش جداست
مشاهده ۳ پاسخ
مامان نور چشمی های من مامان نور چشمی های من ۲ سالگی
سلام مامانا خوبید
من اومدم شهرستان خونه مادر شوهرم
دخترم سرما خورده بود من نبودم مادر شوهرم به دخترم یه قرص استامینوفن کدئین آب کرده داده
خیلییی نگرانپ دخترم بعد چند ساعت گفت دلم درد میکنه بعدشم بدون غذا و حتی دارو های خودش خوابید
من موندم چجوری به داده خورده
مشاهده ۱۶ پاسخ
مامان اوین مامان اوین ۳ سالگی
مامانا اینقد اعصابم بهم ریخته که حساب نداره من پسرم ۵ سالشه به هرزبونی بگی بهش نقاط خصوصی بدن وگفتم اما خیلی مظلوم و اصلا نمیتونه از،خودش دفاع کنه جثش هم ریزه اولین دفعه که متوجه شدم که پسر خواهر شوهرم ۵یا۶ یال ازش بزرگتره دستمالی کرده با اون دعوا کردم با زبون خوش هم به پسرم گفتم اجازه،نده دیگه تا حدودی کمتر شد اگرم جایی احساس می‌کردم بارم بهش گوش زد میکردم که خصوصیه تا امروز که رفتیم خونه یکی از آشنا اینا تو اتاق بازی میکردن داداشمم با پسرم بود اون ۷ سالشه حس کردم یکم غیرنرمال به پسرم گفتم بیا کنار خودم بشین که میخوایم بریم بعد اومدیم تو ماشین با زبون خوش ازش تنهایی پرسیدم گفت هیچی دختره گلوم پ فشار می‌داده نمیزاشته بیام بیرون خصوصی رو هم دست میزده بعد من بهش گفتم من باتو دوستم هرمشکلی داره بهم بگو چرا ازخودت دفاع نمیکنی گفت یعنی چی گفتم یعنی احازه،نده کسی،بزنه اگرم بزرگتر بود نتونستی از مامان و باباکمک بگیر اینقدر عصبانی شدم یکم خوراکی گرفتم رفتم در خونه طرف دختر گفتم بیا خوراکی خریدم بعد بهش گفتم من با پسرم دوستم نبینم دوباره از این غلطا کردی همه راه و امتحان کرده بودم گفتم شاید اینجوری پسرم اعتماد کنه اینقدر اعصابم بهم ریخته که حد و حساب نداره چیکار کنم یه پسر نباید اینجوری باشه آخه شوهرمم اخلاق ورفتار مثل پسرم کم رو خجالتی اصلا من یه چیزی،میگم شما یه جیزی میشنوید
مشاهده ۵ پاسخ
مامان شاهیار مامان شاهیار ۲ سالگی
خانوم‌ها که تجربه از پوشک گرفتن دارید لطفا راهنمایی کنید من الان تقریبا ۴ ماه دارم آماده میکنم مثلا میگفتم بیا بریم دستشویی کتاب خریدم بردمش خودش شرت انتخاب کرد با هم رفتیم لگن خریدیم باز خودش انتخاب کرد اولا که خوب من دستشوییم یه پله بزرگ از سطح خونه پایین من میخواستم به خاطره اون لگن و بزارم دم در دستشویی که آقا قبول نکردن گفت نه جا جیش دستشویی😐الان چند روز بود باز میزاشتمش ولی خودش میومد میگفت شورت نه پوشک منم اجبار نمیکردم‌پوشک میپوشوندم دیروز از صبح باز بود یه بار خطا داشت اونم یه کوچولو تا کرده بود آمد گفت بدوووو جیشم ریخت بقیه و رفت دستشوی داشتم میبردمش پارک پوشک پوشید بعد تو پارک گفت من و ببر دستشویی سه ساعت پارک بودیم تو پوشک جیش نکرد شب هم از خواب بیدار شد گفت مامان پوشک دارم گفتم اره گفت جیش کنم توش بغلش کردم بردمش دستشویی الان میخوام ببینم باز بیرون میرم و تو خواب همین کار و انجام بدم؟ بعد چقدر زمان میبره یاد بگیره
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان آیهان مامان آیهان ۲ سالگی
سلام مامانا با توجه به‌ تاپیکهای قبلم الان اومدیم دکتر . شوهرم یه دکتر عفونی دید وضعیت پسرم رو توضیح داد بعد دکتر میگه بعد از بهبودی داروهاش رو ادامه میدید گفتیم نه دیگه قطع میکنیم. گفت باید دو هفته بعد از بهبودی هم دارو رو ادامه بدید. حالا شوهرم میگه تو مقصری. یعنی دکتره راس میگه؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان رایان رادین مامان رایان رادین ۲ سالگی
این بچها عجب موجوداتی هستن من بعصی روزها خونه تاپ می‌پوشم امروز پسرم اومد پیشم برام عجیب بود حرفش بهم گفت چرا برامدس😒😒😒😒خودم خندم گرفت بعد گفتم یعنی چی این حرفش در صورتیکه ما ن ماهواره داریم ن چیزی اصلا متوجه نشدم منظورش چی بود یعنی چی این حرفش ؟؟؟؟
مشاهده ۶ پاسخ
مامان arshida مامان arshida ۲ سالگی
سلام مامانا من امروز رفتم سونو وزن ۳۰هفته و چهار روز هستم بعد دور سر جنین رو بهم زده ۸۰میلیمتر صدک ۸۳.۵دکتر سونو گرافی گفت سرش خوب داره رشد میکنه گفتم یعنی گندست گفت اره ولی غیر طبیعی نیست حالا من استرس گرفتم برا شماها تو این هفته چقد بوده مگه
مشاهده ۹ پاسخ
مامان بای گهواره 👋 مامان بای گهواره 👋 ۲ سالگی
مامانا ترو خدا بگید چکار کنم با پسرم دیشب بردمش تو کوچه گفتم با بچه ها بازی کنه بعد رفت خونه همسایه نمیومد بیرون بچه های اونم اسرار که خاله ای ترو خدا بزار سروش پیشمون باشه منم هی گفتم نه ولی پسرم کولی بازی در اورد و درو می بست که من ندارمش خونه جلو در اون خونه نشستم تا کمی بازی کنه بعد ساواش رو بردم خونه رفتم پسرمو به زور اوردم
برای زایمانم نا گفته نباشه همین همسایمون پسرمو گرفت تا بر گشتم خونه ولی الان دلم نمیخواد خونه هیچکس بدون من بمونه اصلا دنیای بدی شده و تربیت بچه میشه خود سر چکار کنم که این بار این کارو نکنه؟؟؟
مشاهده ۷ پاسخ
مامان تیام و سام مامان تیام و سام ۲ سالگی
سلام از منی که ساعت پنج از خواب بیدار شدم شوهرم راننده هست میخواست بره بار بزنه گفتم سر راهش من وتخت جمشید پیاده کرده یک ساعت پیاده روی کردم بعدم اومد دنبالم اومدیم خونه کیف کردم از هوا بعد از مدتها بدون بچه البته استرس بچه ها رو داشتم مخصوصا سام که شیر میخوره ولی دیشب به جاریم که خونشون طبقه بالا هست سپردم حواسش باشه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان نورا ✨دیانا مامان نورا ✨دیانا ۲ سالگی
سلام خانوما من چشم بند مخصوص دستگاه فتوتراپی رو پیدا نکردم هرچه دارو خونه بود و گشتم ولی نداشتن بعد یه دارو خونه چشم بند استریل داد گفت چسبی هست بزن به چشمش حالا من چکار کنم اون دکتری هم که دستگاه اجاره کردم خودشون نداشتن گفتن از دارو خونه بگیر ولی هیچ کدوم نداشت حالا اون چشم بند چسبی رو بزنم یانه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان مهرسا مامان مهرسا ۲ سالگی
امان و صد امان از این مزخرفاتی که تو اینستا میگن. مامانا. یاد میگیرن. امروز. دختر. دو سالم. دیدم. بیشتر از ده دیقس. وایساده تو صف. تاب. تو پارک. منم گفتم حتما خاننه. ادمه الان بچش. میاره پایین منم میرم دخترم سوار میکنم از دور نگاه میکردم. دیدم نه بابا محل نمیده دخترمم با گریه شدید اومد سمتم. که نمیزارن سوار بشه. اول اروم بود ولی دیگه خیلی وایساده بود بی قرار شده بود رفتم نزدیک. گفتم. عزیزم. نوبت. دخترمه. میاد پایین؟دیدم گفت نه دلش نمیخواد بیاد پایین من که نمیتونم به خاطر. گریه بچه شما. بیارمش. پایین؟هیچ. وقت به خاطر گریه بچه کس. دیگه بچت و مجبور نکن. گفتم خانم اینجا عمومیه. الانم. نوبتشه. دیدم قانع. نمیشه. یه ساعت بحث. کردیم. دخترمم گریه گریه. پسر. اون خانم ۴. سال بود دختر من دو سال. اخر شوهر خانمه اومد بچه رو ورداشت. بعد حمله کرد شوهرش. که چرا اوردیش. پایین🤐🤐🤐🤐
مشاهده ۳ پاسخ
مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
بچه ها ما ماه دیگه می‌خوام خونمونو تعمیر کنیم بعد دوهفته باید خونه نباشم بعد من آدمی ام که هم خودم هم پسرم مخصوصا پسرم خونه خودمون راحت‌تریم تنها جایی هم که میتونم برم خونه مامانم هست پسرمم وقتی میریم خونشون خیییلییی شیطونی می‌کنه اونا هم حوصله بچه ندارند مثلا هی درو باز وبسته می‌کنه هی از مبلاشون بالا می‌ره
موندم دوهفته چطوری سر کنم چیکار کنم شما فکری بنظرتون میرسه ؟
مشاهده ۱ پاسخ
مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
بچه ها یه سوال من امروز روز اول کاریم بود بعد از دو سال بعد شغلم حسابداری هست
مالیاتی نیستم
و کامل هم نمیرم سر کار یعنی در ماه ۱۲ روز در ماه روزی ۸ ساعت باید برم اولش گفت هفت میلیون بعد دیدم نمیصرفه پیشنهاد دادم ۱۰ میلیون گفت باشه
و اینکه اول کفتم چون نمیضرفه نمیام و اون خیلی اصرار داشت که بیام و حقوق پیشنهادیتون چقدر میخواید
خیلی اصرار می‌کرد که باز برم
بنظرتون یعنی کارم رو قبول داشت ؟؟
برا همین منم پیشنهاد دادم ۱۰ میلیون
و اونم زود قبول کرد
اخه گفت حسابدار قبلی حتی بلد نبود با کیبورد کار کنه
مشاهده ۳ پاسخ