۶ پاسخ

عزیزم طبیعیه بچه بیشتر پیش مادره اگر شیر خودت رو هم بخوره که بدتر وابسته میشه
پسر من شیرخشکیه با اینکه پدرش و برادرش بیشتر بهش شیشه میدن و حتی میخابونن وقتی خونه هستن باهاش حرف میزنند بازی میدن بازم میبینی منو میخواد نمیخابه یا بیقرار میشه سخت نگیر من خواهر بزرگم اومد سربزنه این بچه زد زیر گریه و بی‌قراری کرد من اصلا نتونستم یه چای بیارم ، خونه مامانم برم باید خودم پیشش باشم وگرنه گریه می‌کنه ، خوب بچس طبیعیه، سعی کن همسرت هست دوتایی یه تایم پیش بچه باشین بغلش کنه بازی کنه راه ببره تو خونه تا بچه پیشش بمونه و شما بکارت برسی

عزیزم تمام بچه ها توی خونه ی خودشون ارومن بقیه جاها نمیخوابن بیقرارن
دقیقا پسر منم همینطوره
ولی برو بذار کمکت کنن بذار روحیت عوض بشه

سلام عزیزم. اکثرا بچه ها محیط خونه خودشون آرومن . با همسرت دوستانه صحبت کن بگو ک اونم نسبت ب بچه وظایف داره باید کمک حال باشه

مطمعنم قدرتشو داری که خدابهت بچه داده میگذره این روزا سخته ولی گذراست دخترمنم جزخودم بغل هیچکس نمیمونه حتی باباش منم توکل میکنم به خدا تحمل میکنم به خاطر روزهای خوبی که قراره خداسر راهمون بگذاره انشالله

عزیزم کاملا حق داری ، من با مشاورم صحبت کردم میگفت بچه تا دو سالگی نیاز شدید به مادر داره واقعا روزهای سختیه
سعی کن از اطرافیانت کمک بگیری

عزیزم منم شرایطم همینه شب تا صبح بیدارم همش گریه جیغ و داد روزام ارامش نداره خواب و بیدار و در حال نق‌و گریه یه‌مغازه میبرمش با ماشین صد تا صلوات میفرستم بیدار نشه چون قشقرق به پا میکنه منم پوسیدم تو خونه ☹️☹️

سوال های مرتبط

مامان هــامـین مامان هــامـین ۹ ماهگی
خیلی خستم دیگ کاش دکمه لفت دادن بود،دیگ نمیکشم همه‌ی استخونام درد میکنه،پاهامو دیگ حس نمیکنم بس ک راه رفتم بس ک توپام تکونش دادم،جدا از اینا دیگ اعصابمم خراب شده این چن مدت،دلم برا خودم تنگ شده خیلی،از تو خیلیییی پرم خیلی،۴ساعت دورم از خانوادم،نبود اونارم خیلی حس میکنم اینروزا،منی که درد بچمو نمیدونم و اون همش گریه میکنه مادرشدنم برای چیه،از ۴بیداریم ی چیز نمیزاره راحت بخابه،شربت دادم ،شیردادم،جاشو عوض کردم پس باز برا چیه گریش،تحملم تموم شده،میخام بشینم گریه کنم اما میترسم با صدای اونم بیدار شه چون الان ب زور خابوندم😔الان از فرط خستگی فقط میخام بخابم دیگه اشتها هم برام نزاشته،اصلا نمیزارع از این نوزادیش لذت ببرم،فقط میخام اینروزا سریع بگذره بشه ۶،۷ماهه...هه چه تصوراتی ک از این دوران نداشتم میگفتم عکس های قشنک قشنگ میگیریم مادرپسری اما الان ذوقو هیحانه هیچ چیزو ندارم هیچ چیزو....حرف زیاده اما حوصله نوشتنه زیادم ندارم دیگ....