سلام ، ببخشید سرتون رو درد میارم ، دیشب تولد خیر سرم دعوت بودیم ، رفتیم و کیان از اول تا آخر گریه و نق نق می کرد ،کلا سه ساعت اونجا بودیم ، دو بار شیشه شیر براش درس کردم ، یک قطره ازش نخورد ، بغل کسی که هیچی ، سینه هم کلا نگرفت ، فقط گریه کرد و خودشو میکشید به اینور اونور ، تا شام آوردن ، یکم سوپ بهش دادم ، خودم که هیچی نتونستم بخورم چون داشتم کیان رو غذا میدادم ، بعدم اومدیم خونه و کیان خوابید، یک ساعتی بیدار بودم تا لباس و وسایلامو. جمع کردم بعد خوابیدم ،صبح از ساعت ۷ بیدار شده ، تا ساعت ۸ و نیم با سینه و شیر خواب آلود نگهش داشتم تا خودم یکم دیگه بخوابم ، بعد پاشدم برا شوهرم و کیان صبحانه درس کنم چایی گذاشتم، کیان زد یه شیشه شکوند ، اونو جمع کردم جاروکشیدم ، پوشک بچه رو خواستم عوض کنم با کلی گریه و نق نق ، با کلی کلنجار رفتن عوض کردم شستم ، لباس تنش کردم ، البته همه با نق نق و نداشتن های کیان ،
روی صندلی غذاش به بدبختی نشوندم ، آهنگ بذارم که ساکت بشه ، بعد غذا بخوام ندم نخوره و نق نق کنه ، عصبانی نمیشید شما ؟ قاشق فرنی رو به دهنش مالیدم که مزش رو بفهمه که شاید بقیشو بخوره ، بعد شوهرم بهم میگه حوصله مادری نداری خب‌بچه داری نکن ، به نظر شما من مادر بدی ام ؟

۹ پاسخ

واااای از دست باباها🙄 بعضی وقتا بچه از خستگی و کلافگی مامانش انرژی منفی میگیره.باباش باید بیاد ببره از مامان دورش کنه تا هم مامانش اعصابش راحت بشه هم بچه.هر چی هم بگی بهشون انگار به آب روان گفتی😂😂😂😂

یه توصیه بهت میکنم گوش کنی به نفعته ببین تربیت پسر سخته اینروزا چون پدرا خیلی حوصله ندارن خیلی تربیت پسر سخت‌تر از همین الان که نه ماهشه شروع کن اولا هر روز ببرش بیرون جاهای شلوغ دوما حتما برو یه مشاور کودک خوب از الان زیر نظر باشید هر سوالی داری ازش بپرسی و چهارما از حالا کارگاه مادر و کودک پیدا کن ببرش و پنجم اصلا تی وی و گوشی نبینه

خودشون اگه بتونن اینکارارو نیمساعت تحمل کنن.
ما خیلی صبرو تحملمون بالاست

عزیزم مردا همشون همینن.خیلی ببخشید فقط بلدن زر بزنن

عزیزم پسره بزرگتر نداری؟اگر نداری باید بگم دیگه تموم شد دوران خوشی و قراره صاف بشی

ماهمه این فلاکت گرفتاریم من روانی شدم تازه مال من دوتاست انقد کم میارم میزنم تو سرخودم ولی تو این مواقع باید ادم همسرش پشتش باشه یعنی چی میگه مادری نکن خب تو یکم پدری کن بچه رو نگه دار تا مادر انقد کم نیاره بخدا من میشینیم دودستی توسرخودم میزنم جیغ میزنم انقد حالم بد میشه دوتا بچهامم هم افتضا بدن شوهرم میاد نازم میخره قربون صدقم میره میگه توله سگا انقد اذیت میکنید مادرتونو روانی کردید

اینهمه کار کردی
مردا واقعا درک و شعور ندارن
درسته مادریم ولی انسانیم
ماهم صبر و حوصله مون اندازه داره
شوهر منم همینه بچه تا صب گریه ده بار پاشدم ارومش کردم
صب بهش میگم یبار بلند نشی ها ببینی چی شده
میگه من میخوام برم سرکار باید بخوابم🤨🤨🤨🤨

اینجوری که میگی هرکس دیگه ایم باشه کلافه میشه.ولی به نظرم به حرف مردا اهمیت نده.سعی کن بچت و بیشتر اجتماعی کنی که خودتو اذیت نکنه و جایی میری اینقدر بهونه نگیره.غذا خوردن بچه هام که بیشترشون این شکلین

بگو تو بیا یه کم پدری کن بچه رو بگیر

سوال های مرتبط

مامان برنا مامان برنا ۹ ماهگی
بچه ها راجبه قطع شیر شب تجربه من که تونستم قطع کنم
پسر من یکبار ۸ شیر میخوره قبل قطع شیر ۱۲ بیدار میشد با ۴ صبح
اول از همه یه تایمی بذارین که خودتون آماده باشین مثلا من ۳ هفته بیشتره خونه هستم
من اول از همه ۱۲ که بیدار شد شب اول گریه کرد بغلش کردم گذاشتم رو پام آروم نشد روی پسر من آب هم جواب نداد
اول دیدم گریه میکرد ترسیدم ولی نترسین بخدا اصلا گشنه نیستن فقط عادت کردن
من دیدم آروم نمیشه گذاشتم روی تاب در عرض ۵ دقیقه دوباره خوابید
بغل کردم اوردم تو تخت تا ۲ شب اول خوابید دوباره بیدار شد ۶۰ تا شیر دادم خوابید تا ۴ صبح
۴ صبح همون اندازه که قبلا میخورد یعنی ۱۸۰ تا دادم خورد خوابید دیگه تا ۷ صبح که کلا بیدار. میشه
شب دوم ۱۲ بیدار شد یکم نق نق کردم دوباره بغل و دوباره تاب خوابید ۲ بیدار شد ۳۰ سی سی دادم
شب سوم ۱۲ بیدار نشد ۲ بیدار شد دیگه شیر ندادم گذاشتم رو تاب خوابید تا ۴ صبح
شب چهارم دیگه نه ۱۲ بیدار شد نه ۲ تا ۴ خوابید
یک هفته شب یه وعده دادم تا دیدم بله جواب داد ۴ بیدار میشد شیر تا آخر نمیخورد مک مک میکرد دیگه نمیخورد من یهو قطع نکردم
۴ بیدار میشد ناز نازی پیش پیش میخوابید نق نق میکردا ولی میخوابوندم
من یک ساعت یک ساعت عقب انداختم تا الان ۸ شیر میخوره ۶ و نیم بیدار میشه برای شیر
یکم برای مادر سخته ولی خدایی راحت میشین بچه هم گناه داره راحت میشه