من از ماه پنج و شش دیگه دیدم نمیتونم مثل قبل کار کنم و باید بذارم کنار. اوایل خیلی غصه خوردم که دارم جا میمونم از بقیه و عمرم هدر میره و چند سال اسیر میشم و این حرفا. خیلی حس بدی بود. چون زن خانه دار بودن یا مادر بودن تو ایران ارزش گذاری نمیشه. همسرها هم قدر نمیدونن. ولی اتفاقا و صحبت هایی پیش اومد که فهمیدم درسته چند سال عقب میمونم ولی قدرت و انگیزه پیشرفتم بعدش خیلی بیشتر میشه چون یه مادر میشم و بخاطر دخترم همه سختی هارو تحمل میکنم. هم اینکه فهمیدم ته اینهمه پیشرفت و موفقیت هیچی نیست اگر عشق و شادی تو زندگیت نباشه. چه عشقی بالاتر از عشق مادر؟ چه شادی ای بالاتر از دیدن لبخند و دلبری بچه خودت؟
در نتیجه خیلی بیشتر از قبل عاشق خودت باش. چون حاضر شدی کاریو کنی که خیلی ها دیگه حاضر به قبول مسئولیتش نیستن. همچین زن قوی ای حتما دوباره به مسیر موفقیت برمیگرده
من همون ماه دوم بارداری کارمو گذاشتم کنار احساس میکردم یه چیزیم گم شده ولی الان دیگه عادی شده برام
منم کارم برای خودم بود واقعاااااااا خیلی اذیتم به اینکه نمیدونم اصلا دوباره از کی میتونم شروع کنم .. مثل قبل کارم میگیره یا نه 🥴 عاشق کارم و خستگیش بودم انگار یچیزی کم کردم اصلا ..
من امروز اثاث هامو اوردم
نه بابا به مرخصی احتیاج داشتم واقعا خسته شده م بچم واجب تره
من که از اول بارداری دکتر گفت بخاطر هماتومت نشستن زیاد برات خوب نیست و ماه اول از کارم اومدم بیرون دیگه 😁الان انقدر فعال شدم نمیدونم به چه امیدی با چه انگیزه ای میرم تو سایتا دنبال شغل 🤣🤣🤣🤣🤣یکی نیست بگه بنده خدا به دنیا بیاد تازه شروع ماجراست
من که فعلا میرم یک روز در میان
وااای بعد 10سال خیلی حسه خوبی خونه بودن
من این مشکلو با دانشگاهم دارم چه آخرین ترمم مونده و هنوز نتونستم تمام کنم😔😔😔
واقعاحس بدیه حتی الانم ک نوزاد بغلمه حس خوبی ندارم نسبت ب اینک نمیتونم تا ی مدت کار کنم
نههههه خیلی سخت بود مرخصی گرفتم الانم راضیم
خیر بسیار احساس رضایت دارم که بعد ۸سال دارم استراحت میکنم😃
سلام من از همون اول بارداری انگار خونه خراب شده بودم و حس بدی بود واقعا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.