۱۳ پاسخ

اونا هم به بچشون زدن یاد نمیدن!
هیچ وقت این حرفو نزنین!
کی به بچش زدن یاد میده اخه!

زودتر پا میشدی خب

چرا جلوشو نگرفتی موندی تا چنگ زدن هم برسه باید همون اول دست بچه رو میگرفتی میگفتی نباید کسیو بزنی

متاسفانه کسی که بچه کوچک داره تا یه مدت دایره آدمای اطرافش محدود میشه
دختر دوستم اومد خونه ما دخترش پسرمو هل داد با صورت خورد زمین پسرمم اونو گاز گرفت ولی گاز خیلی بدی گرفت بخدا خودم از خجالت آب شدم
اونروز تموم شد
اما با خودم احد کردم تا وقتی بچه ها آگاه نشدن ارتباطاتمو با دوستام در حد زنگ و پیام نگهدارم
مطمئنن نه دوستم به دخترش هل دادن و یاد داده بود نه من گاز گرفتن و به پسرم یاد داده بودم
بچه ان کاملاااا غیر قابل پیش بینی باید ما بزرگترا باید هواسمون باشه

نه کار بدی نکردی
من جات بودم عین پاسبان بالا سر بچم وامیسادم تا اون بچه حمله می‌کرد محکم اما مهربون دستاشو میگرفتم و میگفتم عزیزم دستامون برای زدن نیست دستامون برای ناز کردن ه برای بغل کردنه. هیچکس اجازه نداره دوستاشو بزنه مگه نه ماماااااااانش؟؟؟؟ و مامان نادون رو تشویق میکردم ب هر روشی جلوی بچه جنگیشو بگیره

کار بسیار درستی کردی
زودترم پامیشدی ایراد نداشت

باید زودتر پا میشدی

اینجای صورتش ممکن خط زخمه بمونه کرم ترمیم کننده بزن جاش نمونه یوقت

من اگه ای رفتارو می‌دیدم ی دقیقه هم اونجا نمیموندم.

سلام نه باید زودتر برمیگشتی من با مادرشوهر وجاریم تو یه ساختمون هستم وقتی همه هستن خونه مادرشوهرم دختری جاریم باپسر من لج میشه باهم دعوا میکنن ولی خب اون دختره و چون 5سالشه و بزرگتره همه پسرمون دعوا می‌کنند منم پسرم و برمیدارم میارم خونه یا میبرم بیرون تا برن

چقدر بعضی بچه ها وحشی هستن البته دست خودشون نیست
دختر شما هم مثل دختر من مهربونه دختر من بلده از خودش دفاع کنه اما نی نی ها رو خیلی دوست داره دختر عمم یک سال و هشت ماهشه دخترم بهش می‌گفت نی نی نازش نمیکرد اما اون میزد

این بار دعوتش کم خونه خودت قرضشو بده دیدی بازم همین بساطه رابطه تو خونه قط کن برید پارک اینا

نرو چرا میری واسه یکم نشستن بچتو ب کتک زدن میدی

سوال های مرتبط

مامان زهرا🐣🐥 مامان زهرا🐣🐥 ۲ سالگی
خانما دیشب مهمون داشتیم ما خیلی مهمون نداریم یعنی هر چند وقت آخرین بار اردیبهشت بود اومدن
دیشب که مهمونامون اومدم دختر اصلا یه کارایی میکرد که شک کردم بیش فعاله آروم قرار نداشت مثل اینکه جو بگیرتت اولش خوراکی آورده بودن براش می‌خورد بعد پاشد کلا هرکی باهاش حرف می‌زد این جو می‌گرفت وسیله هارو پرت میکرد روشون سر سفره هی میرفت بغل اونا به همی دست میزد لیوان نوشابه یهو میکشید
اصلا وقتی خونه تنهاییم اینجوری نمیکرد یا سری قبل کع اومده بودن اینجوری نمیکرد
هی میگفتن این چقد شلوغ شده اینجوری نبود هی اذیتشون میکرد دخترم 😔
دختر اونا انقد آروم انقد آروم بود
دخترم یا میزدتشون یا چیزی پرت میکرد اینجوری نمیکرد اصلا به نظرتون بیش فعاله اصلا یه دیقه ننشست یا ما یه چیزی می‌گفتیم فوری گریه میکرد بغل اونا
لیوان چایی یهو برداشت در صورتیکه داغه اصلا دست نمیزد
دیشب دیگ شک کردم یه پیش فعال بودن
چون جایی هم میریم همش نق میزنه بعضی جاها خوبه بعضی جاها اصلا نمیشه توصیف کنم هیچجوره نمیشه نگه اش داری
اینم بگم از پارسال زیاد از خونه درش میارم تو جمع میبرم و اینا
مامان محیا جونم💫 مامان محیا جونم💫 ۲ سالگی
سلام خانما
چندروز پیش جایی دعوت بودیم و اونجا چندتا بچه دیگه هم بود.دختر من با دختر جاریم که یکسال فاصله سنی دادن بازی می‌کرد..یکی از بچه‌های دیگه اومد،اونم سرماخورده بود..سرفه می‌کرد و چشماش سرخ مانند بود و آبریزش بینی هم داشت
اون بچه مذکور اومد با اینا بازی کنه..دختر من چون خسته بود و خوابش میومد دیگه اومد پیشم و زیاد نرفت پیششون
اون بچه و دختر جاریم هم بازی میکردن هم گاهی دعوا
.
دیروز فهمیدم که دختر جاریم سرماخورده و تب داشت
امروز ظهر پسر بزرگش اومده بود بالا و با من کار داشت در مورد گوشیش
دم در بودیم که دختر جاریم بدو بدو اومد بالا(بینیش گرفته مانند بود و معلوم بود سرماخورده)
چیزی که برگامو ریخت این بود که این بچه بدون شلوار و شورت بود😅
مدام صورتشو می‌آورد نزدیک صورت دخترم و باهاش حرف میزد(دخترم کنار پام ایستاده بود)
می‌خندید و حرف می‌زد با دخترم توصورتش..جلوی در با فاصله‌ از پله ها کمی بپربپر کردن و بازی کردن
هی دخترمو صدا میزدم و میومد پیشم ولی دختره مدام صداش میکرد و نمیذاشت کنارم بایسته
.
حالا از ظهر کمی گذشته دخترم گاهی عطسه میکنه و حس میکنم داخل بینیش کمی آب داره ولی زیاد جاری نمیشه
.
آخه بچت مریضه چرا میذاری بیاد بالا😩؟؟؟؟!!!!! اونم تو اون وضع

حالا چه خاکی تو سرم بریزم😥😥خیر سرم شربت ایمونس شروع کردم براش
چیکار کنم بدتر نشه
استرس گرفتم فقط😭
عجب گرفتاری شدمااااااا😭😭😭😭
مامان دلنیا مامان دلنیا ۲ سالگی
توروخدا کمک دختر من خیلی آرومه از بچگی همینجور بوده خیلی خوب با بچه های دیگه بازی میکنه ها ولی چند تا از بچه های فامیل هستن بهش زور میگن یا میزننش همسن هم هستن دختر من اصلا نمیتونه از خودش دفاع کنه پدر مادرهای اونا هم چیزی نمیگن به بچه هاشون منم چندبار میتونن مگه دعوا کنم آخه شوهرمم قطع ارتباط نمیکنه خودش هم رودروایسی داره چیزی نمیگه ولی من نگران دخترمم ،از وقتی از اینا کتک خورده دیگه راحت نمیره سمت بچه ها بازی کنه میترسه از دور وایمیسه نگا میکنه رو بچم برچسب خجالتی و ترسو میزارن درصورتی که اصلا اینطور نیس طفلک چند شب پیش هم رفتیم خونه یکی از اقوام دخترم ی گوشه وایساده بود بچه اینا عین وحشیا رف موهای دخترمو کشید اونم چیری نگف دفعه دوم باز رف من بهش حرف زدم دفعه سوم باز رف کشید موهای بچمو شوهرم رف بی‌بیارتش یهو دخترم شروع کرد به جیغ کشیدن طفلک خشمشو اینطور خالی می‌کرد یک ربع جیغ گشید داشت از حال میرف خودمم دست و پام می‌لرزید به سختی آرومش کردیم فامیل هم نمیگن بچه های خودشون عین وحشیا تربیت شدن که میگن بجه تو تو خونه تنهاس بلد نیس با بچه های مردم بازی کنه ،ینی راضیم به دخترم یاد بدم در حد مرگ بگیره بزنتشون ولی بچم اینطور نیس دلش نمیا چی کنم من با اینا