۲۱ پاسخ

واااا😕😕😕 جیغ زدن نداره ک. خب مام بچمونو رو پامون میشوریم. امنیتشم خیلی بیشتره. یه کم به بزرگترامونم اعتماد کنیم

منم رو پام میزارم میشورم. مگه ا‌‌شکال داره

اصلا متوجه نشدید بنده خدا چی نوشته

همه بد متوجه پیامت شدن عزیزم..فک کردن رو پای مادرشوهرت بوده..
نترس نگران نباش چیزی نمیشه منم بچمو رو پاهاش وایمیسونم 😅

مامانم از همون ده روزگی بچه رو روی پاهای خودش درحد چند ثانیه نگه میداره بمنم میگه بچرو ب پا نگه دار در روز فک نکنم چیزی بشه البته درحد یه چند ثانیه یا دقیفه ن ک کلا بشوره همونجوری فکرم نکنم بتونه انقد بچه سرپا وایسه

من بچمو رو دستم میندازم میشورم

منم رو پاذنگهش میدارم میشورم چیزی نمیشه هرچی باشه ده تا پیرهن از شما بیشتر پاره کرده

دخترا خانوما مامانا
پاهای بچه
یعنی دخترمو ایستاده حمام داد بچه رو پاهای خودش ن مادرشوهرم

ن بچه رو گذاشت رو پای خودش منظورم بچه رو پاهای خودشه
پاهای بچه

منم همیشه لباس تنمه پسرمو روپام حموم میدم .این دیگه نگرانی نداره

عزیزم اصلانگران نباش چیزی نمیشه

😐😐خودت چجوری میشوری؟؟

نه والا درستش همونه

من روزمین پتوپهن میکنم بادوش میشورم میترسم بغل بگیرم سربخوره ولی مامانم بغلش می‌گرفت تازروابم شناورنگه می‌داشت میگفت بزارحال کنه حس لامسشم قوی بشه خخخ

همه همینجور میشورن😒😒

😐😐😐😐😐

نه بابا منم رو پام میزارم میشورم

باید توی بغل بگیری روی پات
با لباس باش که بچه لیز نخوره.

نه چیری نیست

چیزی نمیشه نگران نباش

چراجیغ زدی😐😐

سوال های مرتبط

مامان آرن كوچولوم☺️ مامان آرن كوچولوم☺️ ۷ ماهگی
مامان پناه🍒 مامان پناه🍒 ۶ ماهگی
تقدیر پناهم شد بستری شدن 11 روز تو بیمارستان اونم نه بخاطر مشکل خودش بلکه بخاطره مشکل امیرعباس چون میگفتن تو یک بچت اینجوری بوده ما باید آزمایش های لازم رو انجام بدیم روی دخترت.
دخترمو قرار بود 1 روز بستری کنن اما بردنش به بخش ان ای سی یو همانا و اجازه ندادن حتی ترخیص کنیم همانا.
از پزشک قانونی 3 بار اومدن بالا سرش اما دکتر پناه میگفت این بچه به هیچ عنوان به هیییییچ عنوان نباید حتی با رضایت شخصی پدر ترخیص بشه بچمو سوراخ سوراخ کردن یک هفته بهش شیر ندادن منم از روز اول تو بیمارستان بودم حتی درد بخیه و سلامتی خودم یادم رفت لحظه ای که شوهرم اومد تو بخش زنان بهم گفت قراره پناه بیشتر از 1 روز اینجا بمونه جیغ زدم طوری که صدام به گوش خدا برسه فقط زجه زدم گریه کردم از خدا گله کردم گفتم یا بهم برگردون دخترمو یا خودمو میکشم میدویدم تو سالن و با وجود بخیه هام فقط جیغ میزدم همه به جای شکایت بابت داد و هوارم به حال و روزم گریه میکردن و دلداری میدادم اما اون لحظه من مثل دیوونه ها هیچی حالیم نمیشد هیچی