نمیدونم چرا از وقتی از بیمارستان اومدم بخاطر یه خطا الکی بستری شدم ، الان کل روحیه ام بهم ریخت عصبی میشم داد میزنم حوصله کسیو ندارم
یا چیژای الکی گریم میگیره
اتاق بچه امادع نیست اصلا خورده ریزا خریدا موند عکس بارداری نکرفتم
همه و همه جمع شده و دارم دق میکنم
از دو روز پیش دنده راستم درد میکنه شب نمیتونم بخوابم پهلو شدن برام سخت شد خیلی زیاد

فقط میگم خدایا این دردا باعث نشن بچه زود ییاد
عذاب وجدان گرفتم این دو روز حالم خوب نیست بچه تحت فشار قرار نگیره
خدایا یه انرژی بهم بده که حالم خوب بشه
فقط و فقط بخاطر پسرم که چشم انتظارشم و زحمت همسرم سرپام

عزیزم اینا چیزی نیست که بابتش خودتو ناراحت نکن
منم سرویس چوبم هنوز نیومده بدقولی کردن دو هفتس امروز فردا میکنن
اتاقش چیده نشده
عکس بارداریم منم نگرفتم حتی اصلا نمیدونم بشه گرفت یا نه
هنوز خونه تکونی نکردم
خودم نمیتونم برام ضرر داره همسرمم کمرش شدید گرفته ام ار ای داده دیسکش زده بیرون کار نمیتونه کنه
کار کارگرم اصلا نمیتونم بپذیرم
فکر خریدای دم زایمان که باید انجام بدم استرس میگیرم چون میخام خونه خودم بمونم بهر حال مهمون میاد همه یخچال و کابینت سوپرم باید پر باشه
ی سری خورده ریزای سیسمونیمو نگرفتم
اکسسوریا نیومده
استرس نگیر اینارو گفتم که بدونی اکثرا تو ی شرایطیم به فکر بچت باش همه اینا میگذره مهم سلامتی جوجه هامونه😘

این حس ها طبیعیه عزیزم منمه بستری نشدم هم همینم الان😄

اینا همه بخشی از حاملگیه
حق میدم بهت ما هم همه درگیر این دردا هستیم
حالا من زایمان سوومه ولی خوب استرس این روزای تو رو هم کشیدم
یکم ریلکس کن
خودتو مقصر ندون که چرا اینجوری شدی و هستی
همه ما خانما همینطوری هستیم حالا یکی کمتر یکی بیشتر بسته به شرایط خودش سخت هست
راحت گریه کن بزار خالی بشی
بعدش یه لیوان آب بخور و ب نی نی هم بگو میگذره باید قوی باشیم .
هر کاری که آرومت می‌کنه انجام بده غیر از گوشی
حتی آب دادن به یه گلدون
کم کم موزیک بزار توی خونه هر کاری که آرومت می‌کنه
حمامم هم خیلی خوبه یه دوش آب ولرم
ببین فقط کافیه خودت بخوای بعد ریلکس میشی همین عزیزم .

چرا بستری شدی عزیزم ؟