۵ پاسخ

به خودت فکر کن نه کسی دیگه این جور مواقع خودخواه باشه نه شوهر که بچه علت نمیشه تو به خاطر اونا بچه بیاری

من دلم میخواد ولی واقعا توانشو‌ ندارم واقعا اعصابم نمیکشه خیلی سخته قدیما اینقدر همه چی سخت نبود خونه ها بررگ بچه ها همه با هم بزرگ میشدن الان بچه همش تو جون مادره من با اینکه شوهرم خیلی کمک حالمه ولی واقعا کم میارم اصلا درست استراحت ندارم
هر شب که میخوابم حس میکنم از یه جنگ خیلی سخت برگشتم اینقدر که خستم هم روحی هم جسمی
هر چقدرم مسافرت میریم تفریح میکنیم حالم خوب نمیشه
کاش خدا بهمون یه صبری بده بتونیم همینو خوب بزرگ کنیم تو این دوره زمونه سخت

من برعکسم خودم میخوام همسرم نمیخواد

منم شوهرم میخاد ولی هرگز نمیارم الان بجه سرماخوردع من دارو سوپ دکتر شوهزم رفت تو اتاق خابید بخدا انقد خودمم خستم

منم نمیخام شوهرم میخاد ، ولی روحرفم میمونم

سوال های مرتبط