سلام هر وقت دل گرفته ام میام با شما دردودل میکنم حالم خیلی بده از روزگار دلگیرم از خودم از خدا از همه😭 چرا من از همون اول از اون شوهر نفهمم جدا نشدم چرا من آنقدر ساده ام چرا خرم چرا مثل بچه ها میمونم😭الانم باید تمام حرفای داداشمو تحمل کنم خیلی حالم بده طفلی دخترم پاسوز یه مادر احمق شده.....مامان خودمم تا تقی به توقی میخوره میگه ایشالا سرطان بگیری😭چرا چون شوهرم بهم زگیل تناسلی داد و دهانه رحممو درگیر کرد چون استرس شدید دارم وسواس فکری مریضی گرفتم با این حال بدی و افسردگیم مامانم فقط نفرین میکنه سرطان بگیری....

غصه نخورعزیزم روزای خوب میاد

عزیزم زگیل تناسلی نوع سرطانیش احتمال اینکه دهانه رحم رو درگیر کنه یک درصده خیلی درصد پایینیه تازه درمان قطعی هم داره این چه حرفیه آخه مگه الکیه سرطان بگیری اصلا اهمیت نده به این حرفا تقصیر شوهرتم نیست از تماس پوست به پوست ایجاد میشه

عزیزم کاملا درکت میکنم زگیل تناسلی اصلا چیز خطرناکی نیست استرس رو دور کنی و قرص های تقویت سیستم ایمنی بدن بخوری زودی خوب میشی وا اینکه همسرت اگه می دونی امیدی به زندگی باهاش نداری چرا موندی؟
مامانا اینجوریم همه عزیزم ولی مطعن باش از ته دل نمیگن عزیز دلم افسردگی چرا تو خدارو داری خودتو داری دختر کوچولوت