عزیزم خودتو اذیت نکن بعضی وقتا از عدم آگاهی درست رفتار کردن بعضی وقتا یهو ی اتفاقی میشه منم خودم تو خانواده ای بزرگ شدم کلا جوری بودم همه چی طبق میرم با اینکه بین سه تا پسر بودم آزاد راحت
ولی موقعه ازدواجم نه بله برون نه عروسی نه خرید
فقط عقدم بابام تو بهترین تالار گرفت من خر عاشق بودم خانواده شوهرم میگفتن نداریم فلان منم قبول میکردم مادر پدرم حرف نزدن
بعدها گله کردم مامانم میگف چی باید میگفتیم تا این این اواخر ی بار شوهرم گف خانوادت ازت سیر شدن همینجوری دادن رف فک کن من خودم هم زیبا از بهترین خانواده تحصیل کرده گرون تمرین جهاز سرعقد فقط مامانم دوتا تیکه زمین کادرو داد بهم بعد همچین حرفی بزنی
عدم آگاهی خانواده ها ی وقتایی نفهم میشن باید حمایتگر باشم نزارن معلوم نیست عقلشون کجاست
حالا من مجبورم خونه اجاره ای شوهر بیکار هر سال جابه جایی بی پولی تحمل کنم منی که نوعمرم نمیدونستم مستأجری چیه یا کمبود پول
ول ش کن تو زنجیرو قطع تو مراقب باش تو نزار آسیب ببینه دختر از ی جایی این نفهمی نگاهی باید قطع بشه
تنها نیستی منم همه اینایی که میگی کشیدم درک میکنم چی میگی همیشه باخودم میگم اگه دختر داشتم نمیذاشتم اینایی که من تجربه کردم اونم کنه
الهی سارا چقدر تو گناه داشتی آخه
نمیدونم چرا ولی من تمام سختی هات عقده هات رو باعثش مادرت میدونم نمیدونم چرا حس خوبی ازش نگرفتم داستانت هم خوندم متوجه شدم مادرت اصلا مجال نداده به پدرت فقط میخواسته رو ازگردنش بازکنه ببخشین رک گفتم ولی من اززنانی که پدر خانواده رو بد وبی ارزش کنن حس خوبی نمیگیرم من معتقدم مرد هرچقدر بد باشه واسه زن نباید واسه بچش بی ارزش کنی وباید تمام مراسم ها پدرت بود من مادرشوهرم میگفت پدربزرگت هست عموت بزرگتره چرا اونا نیومدن دعای خیربدن گفتم هیچ کس واسه ادم مثل پدر دعای خیرنمیکنه من به شخصه اصلا دوست نداشتم وندارم بقیه دخالت کنن تا وقتی پدر دارم ومادر هرکدوم وظیفه خودشون انجام بدن هروقت مادرت فرستاد بگو میدونی کارت اشتباه بوده بدتر بافزستادن اینا خاطرات تلخ من یاداوری نکن ،من مراسم بله برونم بود مادر بزرگ پدریم خودش زد مریضی توجهات به خودش جلب کنه عمه وعمودورخودشون جمع کردن که چی مادربزرگم میگفت مهریه اش کم باشه جای اینکه بگه زیاد باشه خواهرم کوچیک بود ولی رفت بهشون گفت این بساطتون جمع کنید میاین بیاین مثل ادم نمیاین خواهرم ناراحت نکنیدالان میبینم چقدر خوب کاری کرد اونا هم اومدن مثل ادم بعد فکرکن مراسم جهازبرون من بود عموم نیومد گذاشت رفت مسافرت که چی چرا من بزرگ نکردین ازم نظر بخواین که چی بخریم چی نخریم ولی خداروشکر اجازه دخالت ندادم به هیچ کس توهم واسه دخترات چیزی باش که خودت نبودی وحسرتش بوده
پریود ی که هیچی مامانم یه دور کتکم زد
هنوز بعد سال ها تو ذهنمه🥲🥲🥲
نمیدونم چرا زده
قبلا میگفتم شاید من اونجوری شدم
بعدا فهمیدم همه اینجوری میشیم ـ😔😔😔
بمیرم 😭😭😭
واقعا به ذره ذره اش گریم گرفت 😔😔😔
من م همه اینا کشیدم
فقط میگم خدایا زنده باشم
دخترم اینای کشیدم ونکشه و نزارم🥲🥲🥲
من 17 بودم ولی واقعا هیچی نمیدونستم از ازدواج و....
متاسفم انقدر سختی کشیدی
ولی خیلی از این اخلاق خانوادهها متنفرم انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده و خیلی خوب دختر عروس کردن رفتار میکنن
ازشون بپرسی حتی میگن بهترین بودیم
منم مثل شما توسن پایین ازدواج کردم الان هم دخترم هم سن همون موقعی هست که من ازدواج کردم
تازه خانواده من مذهبی بودن ونمیشد ازشون چیزی بپرسم منم از دوران عقدم اوایل خانه داریم هیچی نفهمیدم
منم نمیذارم تاریخ دوباره تکرار بشه و دخترم اون درد هارو بکشه
کنجکاو شدم تو کیلیپه چی گفته؟
و آفرین ب تو
دقیقا منم
چقدر مادر توی این کلیپ حرفای قشنگی زد
بخدا که اگ ی بچه فرقی نداره دخترو پسرش خانوادش پشتش باشن اموزش بدن زندگی کردن رو اون بچه خیلی اسیبارو تجربه نمیکن اعتماد به نفسش بالا میره دلش قرص میشه کم تر فشار میکش
متاسفم بابت اتفاقهای گذشته و خوشحالم از این تصمیم شما. قوی بمونید🌱
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.