۱۱ پاسخ

عزیزم برو به مربی شون بگو اون باید توی همه وقت حواسش به بچه ها باشه

الهی بمیرم طفلی پسرت

واقعا خدا کنه که پیش نیاد. اگر نه خیلی خوب گفتی بهش

چقد از همچین بچهای پرخاشگر متنفرم.پسر منم مثل پسر شماست آروم اصلا نمیزنه.دعوا نمیکنه

عزیزم کدوم مهد می‌زاری راضی هستی ؟
هزینه ثبت نام چقدر شد
منم زیباشهرم بردمش رضوان یکی بود گفت ۲۲ میگیرم میخام ببینم همین قیمته یا ببرم جای دیگه

بیخود کرده مدیر گفته همیچین چیزی حدی صحبت کن با مادر بچهه حرف برن
با معلمش حتما پیگیری کن

بچه ن دیگه، باید تو همین جاها رفتارها و برخوردهای درست رو یاد بگیرن، بعضی بچه ها رفتارشون آسیب زننده س، عصبی ن، اما بعضیا نه پر هیجان و شیطنتن
بنظرم ببین تکرار میشه یا نه

پسر منم جلسه اول که رفته بود گفت یه پسر دیگه میزده تو سرش،منم بهش گفتم اگه دیگه زد بهش بگو نزن باید با هم دوست باشیم بعدم به مربیتون بگو تا باهاش حرف بزنه، خداروشکر دیگه تکرار نشد،شمام برو با مربیشون صحبت کن

اگر به مهد تذکر دادید، منتظر بمونید بینید بازم تکرار میشه یا نه.

عزیزم شما باید با مهدش جدی صحبت کنین بگین اگه تکرار شد مهدشو عوض میکنم نباید بچه ها رو تنها بزارن خدا نکرده یکی یکی دیگه رو هل بده چی

بگو دختر خوبتون اینه خدا رحم کنه به بقیه شون

سوال های مرتبط

مامان آروین مامان آروین ۴ سالگی
شب بخیر بچه ها لطفاً راهنماییم کنید

پسرم دو سه روزی هست ک دوره ویروس اسهال استفراغ رو تموم کرده و خداروشکر خوب شده بعد داداش بزرگش ک از مدرسه اومد گلاب ب روتون اسهال بود من بهش دارو دادم خداروشکر رو ب راه شد ....حالا از اونور پسر برادر شوهرم هم زودتر از آروین مریض شده بود و بستری شد و تازه امروز مرخص شده بود اونم همین ویروس اسهال استفراغ رو گرفته بود حالا بچه اسهال استفراغش خوب شده فق الان بیحاله خوب غذا نمیخوره در واقع میل ب غذا ندارع بعد امشب برادر شوهرم زنگ زد کف ک نیومدی پیش بچه ک شاید بچه هارو دید اشتهاش یکم باز شه بخاطر بچه ها ی چیزی بگو بعد بهم گفت فردا حتما بیایی خونمون منم گفتم باشه نگفتم ک میترسم بیام بچه ها دوباره مریض شن الان بنظرتون چیکا کنم برم یا نه یا بپیچونم یا اگه برم امکانش هست دوباره بچه ها مریض شن الان من پسر بزرگم رو نمی‌دونم این ویروس رو گرفت یا نه اون اسهالش بابت چی بود البته دو هفته پیش پسرم از مدرسه اومد صداش گرفته بود گف سرم درد می‌کنه و تب شد و روز دوم یبار فق بالا آورد بع سرم زد دکتر خداروشکر خوب الان با این تفاسیر تکلیف من چیه
مامان 🌸زهرا+محمدحیدر مامان 🌸زهرا+محمدحیدر ۴ سالگی
ینفر داره منو سوراخ میکنه از بس که میگه پسرت ریز و لاغره و پسر من درشته!
۲ ماه و نیم پسرش از پسر من بزرگتره
درصورتی که وزن تولد پسرم ۳۲۰۰ بود و الان که پسرم دوماه و نیمه هست ۵۹۰۰ هست
درصورتی که بچش وقتی ۲ ماهو نیم بود وزنش ۳ و خورده ای بود
وزن تولد پسرش ۱۸۰۰ بود و الان که ۵ ماهشه نزدیک ۷ شده...

ولی هربار تا ۲،۳ تا حرف نندازه و یجوری بچمو نگاه نکنه (از این لحاظ که بچت ریزه..) ول کن نیست
اون بچه از لحاظ هیکل درشت میزنه، ولی وزن نداره!
حتی خودشم قبلا گفته نمیدونم چرا بچه های دیگه هم سن بچه ی من هستن ریزترن حتی اونایی که ماهشون بالاتره از بچه ی من ریزترن
مثلا شیرخوارگاه رفت بچه های بزرگ تر سایزشون از بچش کوچیکتر بود ولی وزنشون از بچش بیشتر
منم والا پسرم کاملا نرماله، یعنی اصلا ریز نیست متناسب با سن خودش رو نمودار داره بالا میره... ولی هی هربار میگه فلفل نبین چه ریزه، یا چقدر نازکه دست و پاش، چقد کوچیکه ریزه و.. فلان
حالم داره بهم میخوره واقعا..
کاش یه بچه ی دیگه هم سن این دوتا دور و برمون داشتیم میدید بچه های این سنی چقدری هستن
مامان ماهان مامان ماهان ۴ سالگی
مامان سارا مامان سارا ۴ سالگی
یه اتفاق تو شهرمون افتاد که همه تو شوک ایم

یه دختر متولد ۸۲ از یه خانواده خیلی با اصالت و پولدار
۴ سال قبل زن یه پسر متولد ۷۲ اونم خیلی خوب و با اصالت میشه

دختره وقتی مجرد یوده به پسر متولد ۸۱ دوست بوده پسره خیلی پولداره ولی پسر اهلی نبود
دختره هم ازدواج میکنه الان پسر ۸ ماهه داشته

نمیدونم جیزی که بقیه میگن شوهر دختره و دوست پسر سابق دختره باهم دوست بودن وقتی باز پسره دختره رو میبنه یاد دوران‌مجرد میفته
باز میره سمت دختره و دوست میشن
شوهرش میفهمه چن بار اخطار میده
شغل شوهره امارات بوده و دختره هم‌خونه مادرشوهرش زندگی می‌کرده و البته وضع مالی خیلی خوبی دلشتن خونشون هم در حال ساخت بوده
مثل اینکه دوست پسر سابقش که دوست شوهرش هم بوده پیام میاده امارات واسه شوهر دختره که زنت دوست دختر من بوده من عاشقشم زن منه اینم عکسش
منم میخوام تو طلاقش بدی باهاش ازدواج کنم اگز ندادی تو بچت رو میکشم و با زنت ازدواج میکنم
روز عرفه روز پنشجبه پسره بلیط میگیره از امارات بز میگیرده زنشو برمی‌داره با پسره میرن تو بیابون شوهرش اول با تفنگ پسره رو میکشه خیلی هم تیر زده بود بعدش زن خودشو بعد هم پیام‌میده برادر زنش میگه خواهرتو کشتم الان میخوام خودمو بکشم آدرس میده و خودشو میکشه
تقرییا اقوام‌میشیم
دیشب خاکسپاری بوده خیییییلی سخته کل شهرغم‌گرفته
همه میگن تقصیر پسره ک پا گذاشته من میگم دختر نباید پا بده
بازم قاضی خداست
خیلی بد تموم شد