۹ پاسخ

منم پسرم جمع دوست نداره میزنه زیر گریه ما که عروسی کلا نداریم آخرین عروسی که رفتم باردار بودم،ولی مادربزرگم فوت کرده بود تو مجلس اینقدر گریه جیغ و داد میکرد همه ما رو نگاه میکردن کلا از دماغم درآورد

میدونم خیلی اذیت میشی ولی پسر من هم همین طور الان نزدیک دو سال که من یه رستوران نرفتم عروسی که کنسل میکنم مهمونی کنسل میکنم همه جا رو کنسل میکنم چون ترس جدای دار وغریبی میکنه خیلی سخت هست که تنها باید خودت بچه ات بزرگ کنی حتی بغِل نزدیکا نمیره ولی من با این موضوع زود کنار اومدم وفقط پسرم برام مهم هست چون میدونم تموم میشه بالاخره وبزرگ میشه ومن همه جا میتونم برم

خوشبحالتون چقدر عروسی میرید ، من پارسال دی آخرین عروسی بود رفتم دیگم کسیو نداریم عروسی کنه😂😂😂😂 دختر داییم آخرین نفر از نسلمون بود 😂

کجایی هستی

زیر دوسال جایی ک صدا زیاد نباید ببری من چند وقت پیش پسرم بردم کنسرت بچم ازون موقع هنگه

من چند وقت پیش رفتم عروسی تا رسیدم تالا دختر وپسر شروع کردن گریه کردن وحشتناک شوهرم می‌برد بیرون تالار دوباره می‌آورد تو شرو میکردن گریه گردن افتادم غلط کردن شب خیییییلی بدی بود هن بچه هام اذیت شدن هم خودم غلط کنم دیگه بااینا عروسی برم آبرومو بردن هرکی می‌رسید میگفتن بچه هات چشونه

۲ماه‌پیش عروسی داداشم بود هردوتاشونو بردم یه‌کاری کردن توعروسی که‌نگو منم دستشونو‌گرفتم بردم‌خونه‌پیش خواهرشوهرم گذاشتم بابچه که عروسی‌نمیشه رفت

عیبی نداره عزیزم این روزاهم میگذرن،هر بچه ای با بچه دیگه متفاوته،شماهم از اول عادت ندادی به اینکه جایی بمونه
ایشالا بزرگ‌میشه بهتر میشه تو عروسیا باهاش میرقصی و خدارو برای داشتنش شکر میکنی❣️😘

فقط جمله ی آخرت 😂😂😂😂

سوال های مرتبط