۲ پاسخ

ببین بد ذات نیستن والا منم بد رفتار نکردم بی احترامی نکردم خبر چینی نکردم فضولی نکردم اما جاریم چشم دیدن زندگیم رو نداشت همه اش بهم زنگ میزد ولی محض سر و گوش آب دادن و اینکه مادر شوهرم رو جلوی من خراب کنه تا من نسبت بهش ذهنیت پیدا کنم یا زیر آبی و بطور نا محسوس صحبتهایی بکنه که دیدم نسبت به شوهرم عوض بشه منم مجبور شدم برای نگه داشتن زندگیم ازش کناره بگیرم الان حدود 4ساله که بهش کم محلی میکنم ولی او همچنان دست بردار نیست باید طرف مقابلت هم ظرفیت داشته باشه

👌👌👌👌

سوال های مرتبط

مامان میکائیل💙 مامان میکائیل💙 روزهای ابتدایی تولد
پارت ۲: حالا خداروشکر تو یه ساختمون هستیم با خانوادم و همیشه باهام بودن تو این دوران شب اومدیم خونه و همه چی عالی بود تازه میخواستم برم سونو رشد و وزن بچه و آزمایش واسه قند خون که شب خوابیدم با خواهرم بودم صبح ساعت ۷ صبح احساس ضعف شدید کردم بعدش یهو احساس کردم خیس شدم دستمو بردم تا ببینم چیه که دیدم دستم کلا خونی شده بود و اومدم بلند بشم تا مادرمو صدا بزنم که بیاد دیدم ببخشیدا ولی یه لخته خون بزرگ ازم خارج شد قلبم داشت میومد تو دهنم خیلی صحنه بد واسترس زایی بود واسم و خواهرمو با گریه صدا زدم خون میاد ازم به مامان بگو بیاد و فقط گریه میکردم آخه چون همه چیم خوب بود اصلا توقع نداشتم اینطور بشم🥺🥲 بعد به منشی دکترم سریع پیام دادم ولی جواب نداد به بیمارستان زنگ زدم گفت بیاین اینجا ما با دکترتون تماس میگیریم و من با کلی گریه وترس ودلهره آماده شدم تا برم بیمارستان وطوری بودم که نشسته آماده شدم چون تا بلند میشدم خون زیاد میومد ازم ...😭مردم وزنده شدم تا رسیدم بیمارستان و توراه با همسرم تماس گرفتم و گفتم چیشده و اونم قرار شد سریع بیاد بیمارستان 😥