۶ پاسخ

ولی شوهر من خیلی خوب نگه میداره🥹
حتی بیشتر وقتا دخترم رو وا من خوابش نمیبره باباش قشنگ میخوابونش

عیبی نداره، یه وقتایی بچه رو حتی شده یه ساعت بسپار به شوهرت که ازش نگهداری کنه بزار بدونه بچه داری کار راحتی نیست و اینطوری بیشتر درکت میکنه
منم به شوهرم گفتم بچه که به دنیا اومد باید روزی ۲ ساعت نگهش داری میخوام برم باشگاه😂

عب نداره کم کم یاد میگیره😂

کاش قدر زناشو بدونن ک نمیدونن

همه مردا همینه نیم ساعت شوهرم نگه میداره هزار تا غر میزنه ببین بچه رو آروم نگه داشتم بیشتر مادرا زحمت میکشن مردا راحتن

اصلااا دی مردا نمیشه بچه بدی بعدا ادم‌ زورش میگیره میگن بچه ماعه خوب تو‌ک‌یه ساعت بچرو نمیتونی نگه داری چی‌میگی

سوال های مرتبط

مامان آوا مامان آوا ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۵
انقد گیج بودم و بی‌حال که چشامو نمی‌تونستم باز کنم تو اون حالت نشسته پاهام بی حس شده بود نمی‌تونستم بلند بشم یکی از پرستارا آمد یکم آب ریخت رو صورتم و بهتر شدم کمکم کرد آمد رو تخت ساعت ۲ شده بود و من هنوز زایمان نکرده بودم دیگه گیج‌ شدم و دلم میخواست بخوابم چشامو بستم که یهو دیدم دوتا ماما آمدن بالا سرم و یکیشون می‌گفت باهامون همکاری کن وگرنه بچت میمیره ضربانش افت کرده یکی شون آمده بود بالا سرم و با دوتا دستاش معدمو محکم و حالا ضربه ای فشار میداد یکی هم داشت بچرو میکشید و بهم تو اون حالت می‌گفت زور بزن تا اینکه ساعت ۳ بچه دنیا آمد و کل دردام رفت خیلی راحت شدم دلم میخواست همونجا بخوابم وقتی بچه آمد گفت بند ناف دور گردنش بوده و بخاطر همین ضربان قلبش افت می‌کرده و دنیا نمیومده خلاصه بچرو بردن دستگاه تا یه ساعت و من اصلا به فکر اینکه بچه کجاس نبودم انقد که درد کشیده بودم اصلا حال نداشتم بعد یه ساعت بچرو آوردن و گفتن شیرش بده من نمی‌تونستم و فقط گریه میکردم یکم بچه رو شکمم بود بعد بردنش و منو میخاستن بخیه بزنن من بی حس نبودم ولی اونا گوش نمیکردن با هر بخیه زدن من میمردم و زنده میشدم ولی گوش نمیکردن
تازه هی ماما هم غر میزد که نمی‌دونم گوشتت سفته سخت بخیه میخوره