مامانا یه موضوعی از دیشب خیلی ناراحتم کرده
دیروز پسرمو گذاشتم خونه مامانم اینا دختر خواهرمم اندازه پسر منه اونم بوده
وقتی برگشتم پسرم افتاد بغلم یک ساعته تمام با صدای بلند کریه کرد وقتی هم باباش اومد بازم رفت بغلش گریه کرد
اخه صحبتم‌نمیتونن‌بکنن ک‌مثلا‌بگه چه اتفاقی افتاده
احساس میکنم دختر خواهرم زدتش چند بار اینم ریخته تو‌خودش منو باباشو که دیده بغضش ترکیده
از دیشبه همش دارم فکر و خیال میکنم چرا پسر من اومد بغلم اونجوری گریه کرد ولی دختر خاهرم وقتی‌مامانش اومد رفت بغلش کلی خندید گفت خیلی خوش گذشت بازی کردم دوباره برو
یچیزی بگید توروخدا

از مامانت میپرسیدی.من دخترم خیلی بهم وابسته وقتی پیش مامانم میمونه تا منو میبینه میپره بغلم خیلی ناراحت و مظلوم میشه. درصورتیکه میدونم کسی اذیتش نکرده اگر کسی بچه ای بزنتش میاد میگه منو زده.شاید فقط دل تنگتون بوده

از کسی ک اونجا پیش بچه ها بوده نمیتونی بپرسی؟؟

ب مامانت بگو آراد میگه دختر خواهرم زدتش چرا گذاشتی بزنه اگه گفت ن دروغ میگه پشت بچت وایسا بگو ن آراد دروغ نمیگه انقد دلش پر بود یکساعت گریه میکرد بگو بچه رو سپردم دستت مواظب باشی ن اینکه کتک بخوره

دختر منم چون مامانم رو خیلی دوس داره میگه نبا میخام‌بمونم پیش آنا میرم بیارمش اصلا میگه تو برو خونه و اونجا بهش خوش میگذره
فک کنم پسر شما وابسته تر از دختر خاله ش هس ب ا همین گریه کرده

وای اون من میبودم بچم اوطور میکرد تا نمیفهمیدم ول کن نبودم کسی حق نداره ب بچم بگ بالا چشمت ابرو خون میکنم توبگوهرکی ک باشه

احتمالا دلش براتون تنگ شده بچها دلشون پاکه باهم دعوا کنن همو بزنن دو دیقه بعد یادشون میره باز باهم بازی میکنن خیلی جاها دیدم مامان باباها دخالت میکنن تااخر عمر باهم قهر میکنن اما بچهاشونو ببینی باز دارن با خوشحالی باهم بازی میکنن

دلش تنگ شده

مگه مامانتون پیششون نبوده.چطور اجازه داده بزنه

از بچه بپرس کم کم بگو چی شده اسم دختر خواهرتو بیار بلین چیکار میکنه

دخترت دلتنگتون شده