دوران بارداری یه روز فشارم خیلی بالارفت رفتم بیمارستان اون اتاق دکتر اون دستگاه و هرچقدر گذاشت قلب بچه رو پیدا نکرد من از اونجا شروع کردم گریه بلند دکتر دید گفت برو سونو اورژانسی شاید یه مدلیه صدا قلبش نمی‌تونیم بشنویم بلند بلند گریه میکردم تا برم اونور حیاط هر می بهم میرسی می‌گفت عیب ندارد خدا دوباره میده میگفتم نه داخل ۶ماه بودم رفتم سونوگرافی اونجا منشی دید گریه میکنم گفت نوشته ضربان نداره برو پایین سونو اورژانسی همین که رسیدم به دو دقیقه نشد رفتم داخل سونوگرافی همون اولم به شوهرم زنگ زدم گفتم بیا اونم تو راه گریه کرده بود اومده بود رفتم داخل اتاق سونو تا سونو کرد گفت اینها که ببین صدای قلبشو اونجا هم یه دل سیر گیریه کردم ولی یه هکاتوم بزرگ داشتم پشت جفت که براشون عجیب بود چرا لکه اینا ندارم انقدبزرگه حتی جفت ام جالبه جا کرده رفتم بالا بخش زایشگاه که به دکترم بگن دیدم یه خانوم ۱۵هفته بود اونم بچه اش ضربان نداشت ۳بارفرستاده بودن سونو بچه ضربان نداشت اونو بستری نوشته بودن منو زنگ زدن دکتر گفت استراحت مطلق کن هماتوم بزرگه بچه ام با هرتکونش اونو بیشتر می‌کنه یه ماه استراحت بودم یه هفته خونه خودم یه هفته خونه مامانم یه هفته خونه مادر شوهرم

۱ پاسخ

وای من هماتوم داشتم دکتر احمقم بهم نگفته بود تا سر بچه بدی فهمیدم ک متاسفانه سقط شد ولی اصلا لخته نداشتم ک‌بفعمم

سوال های مرتبط

مامان شکلات🍫 مامان شکلات🍫 ۲ سالگی
نمیدونم یه مادر چطور به خودش جرئت میده که بچشو. اونم دختر. بدون لباس مناسب، ببره خانه بازی!!👧😤
امشب برای دومین بار بچمو بردم خانه بازی گفتم بذلر بازی کنه، یه مامانی بچشو گذلشته بود اونجا خودش رفته بود بیرون، بچه سه سالش بود.
یه بادی تن بچه سه ساله ک از پوشک گرفته شده بود کرده بود. بدووووون هیییییچی ینی آلت تناسلی دخترش کاملا مشخص بود انقدر اعصابم بهم ریخته بود ک حد نداره، ینی حتی نکرده بود یه شورتی جوراب شلواری‌ای چیزی پای اون بچه کنه. بچه ام تپل بود ماشالا، فک کنین!😡😤☠️
انقدر عصبی بودم ک حد نداشت، علاوه بر تمام خطرات جنسی ک ممکنه گریبان‌گیر اون بچه بشه چه همه آلودگی مستقیما با بدن بچه در تماس بود از طرفی تمامی وسایل کثیف و حال بهم زن میشدن🤢🤕

حالا این وسط یه زنه حمله کرده بود بچه من، فک کرده بود از این بچه هاییه ک مامانشون اومده گذاشته رفته، اومد دست بچمو گرفت ک بذار بچم بازی کنه و تو اجازه نداری بهش بگی برو کنار ک یعو گفتم خودم حواسم به بچم هست شما برین کنار👿🤬


سعی کردم به بچم خوش‌بگذره ولی بازم....😮‍💨
مامان شاهیار مامان شاهیار ۲ سالگی
خانوم‌ها که تجربه از پوشک گرفتن دارید لطفا راهنمایی کنید من الان تقریبا ۴ ماه دارم آماده میکنم مثلا میگفتم بیا بریم دستشویی کتاب خریدم بردمش خودش شرت انتخاب کرد با هم رفتیم لگن خریدیم باز خودش انتخاب کرد اولا که خوب من دستشوییم یه پله بزرگ از سطح خونه پایین من میخواستم به خاطره اون لگن و بزارم دم در دستشویی که آقا قبول نکردن گفت نه جا جیش دستشویی😐الان چند روز بود باز میزاشتمش ولی خودش میومد میگفت شورت نه پوشک منم اجبار نمیکردم‌پوشک میپوشوندم دیروز از صبح باز بود یه بار خطا داشت اونم یه کوچولو تا کرده بود آمد گفت بدوووو جیشم ریخت بقیه و رفت دستشوی داشتم میبردمش پارک پوشک پوشید بعد تو پارک گفت من و ببر دستشویی سه ساعت پارک بودیم تو پوشک جیش نکرد شب هم از خواب بیدار شد گفت مامان پوشک دارم گفتم اره گفت جیش کنم توش بغلش کردم بردمش دستشویی الان میخوام ببینم باز بیرون میرم و تو خواب همین کار و انجام بدم؟ بعد چقدر زمان میبره یاد بگیره