وعده بعد تمرین پا🫣🫣🫣

تصویر
۹ پاسخ

من که با عدا سفر ار ۹۷ شدم ۷۰ فقط کم خور

مرسی از انگیزه ای که میدی مامانا نیلز داریم به روح وجسممون برسیم همش که نباید تاپیک بجه باشه

مرسی عشقم نوش جونت

نوش جون
😘😍

انقد با ذوق و سلیقه گذاشتی اشتها ادم باز میشه 😍

به به نوش جان برسی ب هر چ ک دلت میخاد گل

خدا قوت جانم🌹

من که کلی انگیزه میگیرم
اگر یه ۴ یا ۵ کیلو تا یلدا کم کنم میرسم به وزن دو سال پیشم
بعدشم یه ۱۰ کیلو تا عید میخوام کم کنم برسم ۶۵ کیلو

افرین عزیزم نوشجون

سوال های مرتبط

مامان پارسا👼 مامان پارسا👼 ۳ سالگی
مامان شکوفه های گیلاس مامان شکوفه های گیلاس ۳ سالگی
مامان شکوفه های گیلاس مامان شکوفه های گیلاس ۳ سالگی
مامان شکوفه های گیلاس مامان شکوفه های گیلاس ۳ سالگی
مامان شکوفه های گیلاس مامان شکوفه های گیلاس ۳ سالگی
مامان شکوفه های گیلاس مامان شکوفه های گیلاس ۳ سالگی
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
سلام
ما پریروز خانه بازی بودیم
هنوز تو شوکم، امیدوارم خدا بهمون عقل درست حسابی بده تا در امان باشیم
منو پسرم داشتیم بازی میکردیم که یک گروه ۵ نفره مادر با بچه‌های یک و نیم ساله و دوساله تشریف آوردن که ای کاش تشریف نمیاوردن🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

یکیشون با همسرش اومده بود که در واقع مثل خواجه حرمسرا بود

جریان از اینجا شروع شد که منو راد تو اتاق ماسه بازی بودیم که این زن و شوهر با بچه‌شون اومدن و بچه رو گذاشتن داخل ماسه‌ها و منم سرگرم بازی و فیلم گرفتن از پسرم که یه لحظه سرمو بالا گرفتم که دیدم این زوج دارن همو بصورت عجیبی ماساژ میدن😂🫣
خیلی انتحاری بچمو زدم زیر بغلمو بردم یه اتاق دیگه
اونجا داشتیم بازی میکردیم که یکی از مامانا ازم پرسید اینجا محیطش خوبه؟
براش توضیح دادم که خانه‌های بازی اطراف این امکاناتو نداره بعد پرسید شما همیشه میاین اینجا که یهو اون آقا اومد بعد نمیدونم چرا به این خانومه گفتم همسرتون کارتون داره
که بعد از صحبتهاشون و مکالمه بسیار بسیار عجیبشون و رفتن یارو، خانومه خندیدو گفت نننننه دوست پسرمه🫢🫣
خلاصه
دوباره بچمو زدم زیر بغلمو رفتم تویه اتاق دیگه که تنها باشیم

هنوز چند دقیقه نگذشته بود که آقاهه اومد داخل اتاق، می‌خواست سر حرفو باز کنه که من پاشدم یجورایی هم عصبانی و هم وحشت زده بودم تو این محیط!!! ماله بچه‌هاست!!!
رفتم کتری برقی رو برداشتم به پسرم گفتم دکمه‌اشو بزنی صدای آب جوش میده
که زل زده بود بهمون، سلام کرد گفت میتونم وقتتونو بگیرم، گفتم نه