من انقد حالم بد بود و درد داشتم که هییییچی از چند روز اول بعد زایمانم یادم نمیاد حتی بعد دوروز دیگه شیر هم بهش ندادم شیرخشکی شد فقط میدونم بعذ دو هفته اونم چون شوهرم خونه نبود مجبور شدم خودم بچه رو بشورم اونم چون پی پی کرده بود و وقتی پوشکش رو باز کردم دیدم مدفوعش تا پس سرش بالا اومده همونجا مستقیم بردمش تو حموم و شستمش
الانم برای بچه دومم همش خدا خدا میکنه یکی باشه تا ده روز ساپورتم کنه نیازی به من نباشه برای رسیدگی به بچه تا خودم سرپا بشم بعد
الان هرچی بگم نمیفهمی من خیلی میترسیدم اصلا تاحالا یه نوزاد دست نزدم انقد ک میترسم وقتی پسرم دنیا اومد همش دلم میخواست خودم لباسشو عوض کنم دوسه روز. اول مامانم عوض میکرد بعد دیگ گفتم من عوض میکنم تو ببین چجور عوض میکنم تا یاد بگیرم برای حمومش واقعا میترسم هنوز مامانم میبره
بدنیا بیاد خود ب خود یاد میگیری
من پوشک کردنم بلد نبودم
حتی شیرخشک درست کردنم بلد نبودم
همون روز انجام دادم یاد گرفتم
مامانمم بلد نبودااا خودم ب مامانم یاد میدادم تازه😃
ب دنیا ک بیاد خود ب خود همه چی یاد میگیری عزیزم اینقد باحساسیت هواست بهش هست
دقیقا منم هم میترسم هم یه حسی دارم وقتی میگن ما هستیم حموم میبریم یا کاراش و میکنیم
انگار حس میکنم یه تیکه از منه بقیه نباید دست بزنن بهش😐🫠
میخوام بهشون بگم از همون اول به خودم یاد بدن به جا خودشون کاراش و کنن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.