۸ پاسخ

عادیه عزیزم افسردگیه بعداز زایمانه
به خودت وقت بده قرار نیست الان رابطه ی عاطفیه عمیقی باهاش داشته باشی قطعا
یه کم که بگذره میشه همه ی وجودت
اصلا خودتو به خاطر این حست سرزنش نکن چون کاملا طبیعیه و خیلی از ماها تجربه ش کردیم وخیالت راحت باش که این حست موندگار نیست و موقته به امید زمان که بگذره درکنار خوب شدنه حال جسمیت حال روحیتم به مرور بهتر میشه

۲هفته به خودت زمان بده کم کم عاشقش میشی

منم اینجور بودم وقتی گذشت عاشقش شدم اولشه
دلت گرفته؟؟

عادیه گلم یکم ک به وجود همدیگه عادت کنید بهتر میشی

بزار یکماه بشه. .ببین خدا چه موجود وفرشته نازنینی بهت بخشیده. هربار شکرش میکنی هرلحظه نگران خوابشی هرلحظه،نگران شیرخوردنش نفس کشیدنش اونقدر با بزرگ شدنش بهت آرامش میده. که تو وباباش حتی حاضر نیستید لحظه ای ازش جدا شید🥺🥰

اینجوری نگو منم روز اول. هیچ حسی نداشتم بهش حتی از گریه هاش گلافه میشدم. الان منو وهمسرم جونمون به جوونش بنده .اون طفل معصومه. جز تو مادر کسی رو نداره. محکم تو آغوشت بگیر حسش،کن .حس مادری بهش بده .الان من یلحظه پسرم. میخوابه انوار دنیا رو ازم گرفتن. .باور کن. یک ماهه بشه میشه تمام عمر وجودت

کم کم باهاش انس میگیری. مخصوصا بعد از اینکه باهاش تنها شدی و مجبور شدی همه نیازهاش را خودت فراهم کنی.

سلام عزیزم، طبیعیه،یکی از دلایلشم دردای موقع زایمانه یا اگر سزارینی که بدتر،دردای بعدش و بیحالی و ضعف بدن نمیذاره اون حس خودشو نشون بده.
منم تا ۱۰ روز اول حدودا همین بودم ولی سعی میکردم خودم اون رابطه رو بسازم،مثلا وقتی خواب بود میخوابیدم کنارش بهش نگاه میکردم و خداروشکر میکردم بابت داشتنش☺️

سوال های مرتبط