شما بودید چه واکنشی داشتید ؟ لطفا تاپیکو بخونید و نظر بدین🙏🏻❤️
مادر شوهرم از اول بارداریم تا الان هییییچ خبری ازم نگرفته نه من نه بچه (فقط زنگ زدنی به شوهرم میگه خوبن؟ سلام برسون🙄)
الان که به گوشش رسیده داریم سیسمونی میچینیم ،به بهونه آوردن یه دست لباس و لحاف تشک واسه بچه میخواد بیاد اینجا ...
شما بودی چه فکری میکردی؟ خدایی تا الان کجا بود بعد حالا مطمئنم وایمیسته کامله کامل که چیدم اتاق بچه رو پاشه بیاد..
خیلیی حرصم میگیره 🫡

چرا این جوری فکر نمی‌کنید خیلی از کاراشون غیرارادیه واقعا یه سری هاشون بعضی چیزا رو
بلد نیستن ،نه که حالا خودشون خیلی سیسمونی دیدن و نازشون کشیدن 😅🥹🥺
ول کنید تو رو خدا
باهاشون همونجوری باشید که با مامان خودتونید
مامان خودمون هر چی بگه هر کاری کنه کم بزاره برامون فوری یه دلیل و توجیح براش میاریم ،اونم مامان شوهرتونه،دشمن نیست که به کوچکترین حرکتش حساس و ناراحت بشیم و واکنش بد نشون بدیم

الان با اومدنش داره نشون میده ذوق داره شما هم با روی خوش استقبال کن اگه کارش عمدی باشه شرمنده میشه

دیگ همشون همینن عزیزم فک کرذی برای ما زنگ زدن یا هوسونه هارو پختن فرستادن
یا زحمتمونو کشیدن
همشون همینن
اتفاقا بزار بیاد ببینه کونش بسوزه

بنظرم بخاطر این چیزای ساده نه خودتو اذیت کن
نه خودتو خار کن جلوی شوهرت
بلاخره مادرشع مرده غرور داره
نزاری بیاد ببینه
یا درو قفل کنی تو میشی به چشم شوهرت ادم بده
مادرشم پشت سرت شوهرتو پر میکنه
تا بدنیا اومدن بچه خیلی مونده
نزار کاری کنه شوهرت ازت سرد شه و بهت بی اهمیت شه
تو با این کارت بزرگی خودتو نشون میذی
پس بخاطر ی دیدن چارتا وسیله خودت شوهرتو سرد نکن
بزار همیشه عزیز دل شوهرت باشی
این چیزا سیاست زندگی متاهلی
هیچ مردی از مادرش نمیگزره
همینطور ک ما هیجوره از مادرمون نمیگزریم
منکه تمام زندگیم مامانمع

خودتم توی چشم شوهرت ادم بده نکن

بنظرم بزار باز باشه در اتاق اونوقت میگن طرف ندید بدیده یا مادرش بهش یاد داده بزار ببینه کونش بسوزه ولی سر سنگین برخورد کن بزار بفهمه ناراحتی

بیخیال سخت نگیر

خب کلا همیشه همین طوره دیگه خانواده همسر منم نبودن الان خودم جمعه دعوتشون کردم بیای سیسمونی رو ببینن. ای بابا سخت نگیرید ما برای دل خودمون بچه دار شدیم

بزار بیاد ولی سرد وسنگین برخورد کن
بگو بخند نکن
همون لحظه که از در اومد تو بگو چه عجب از این طرفا بلاخره یاد مام افتادین😏
دیگه چیزی نگو خودش میفهمه چقد کوتاهی کرده

منم مادرشوهرم همون اوایل بارداریم یه بار اومد خونمون سر زد و رفت،دیگه هم نیومد.همیشه من زنگ میزنم حالشو میپرسم.اون اگر زنگ بزنه دقیقا مثل مادرشوهر شما به شوهرم زنگ میزنه میگه خوبن،همین.😑😑
سعی کن از فکرت بیرون کنی و واست مهم نباشه که چجوری رفتار میکنن اطرافیانت چون تو شرایط خاصی که داری حرص خوردن واست خوب نیست و روی نی نی هم اثر میذاره

مال ما همین بوده،یا تلفنی از شوهرم پرسیده یا رفتیم سربزنیم پرسیده،سخت نگیر،خدا مامانتو نگهداره،توقع نداشته باش،اتفاقا بهتره،الان کاری نکردن توهم اگه اونا احتیاج داشتن زبونت درازه

داره میاد حرف جمع کنه ببره 😆 اتفاقا توهم اتاقو کامل بچین بعد که اومد بگو بیا بریم اتاق بچمو هم ببین ، دست خانوادم دردنکنه ببین چیا برا بچه خریدن سنگ تموم گذاشتن.....🤭

برا منم همین بوده، نه ذوق کرد فهمید حاملم، نه یبار حالشو پرسید، دو هفته استراحت بودم ی غذا ساده نخواس بفرسته تازه گفت خودت ینی نمیتونی سر پا ی غذا درست کنی!!؟!!!، مریض شدم ی کاسه سوپ نفرستاد بعدم ک خودش مریض شد ب شوهرم گفت چرا بهش زنگ نزدم حالشو بپرسم!!یا واسش سوپ نفرستادم!! الانم میخواد فامیلاشو بیاره دیدن سیسمونی!!! همه اینارو شوهرم میدونه و جوابشم داده ب موقش ولی کاریش نمیشه کرد! در قفل کردن کار زشتیه! من میگم جواب ادم بیشعورو باید داد ولی نه مثل خودش با بیشعوری!!!

در اتاقو ببندید قفل کنید.بگیر هنوز نچیدین بهم ریختس.و اینا....
بزارین کادو هارو هم بیاره یه تیکه هم بهش نشون ندین😉

دقیقا چیزی ک برا من پیش اومده یه زنگ نمیزنن یه احوالی بگیرن...حالا ک فهمیدن سیسمومنی خریدم پرو پرو زنگ زدن مگه نمیخای دعوت کنی سیسمونی نشون بدی منم گفتم نخیر من استراجت مطلقم من الان نه ماهه خونه مامانمم بخدا

من زیاد به رفتاراشون فکر نمیکنم تا وقتی آسیبی برای من نداشته باشن

چقد یه سیسمونی رو بزرگ کردین😐چطور ب خدتون اجازه میدین میگین درو قفل کن فک کنم اسباب بازی دنیوی نباید ایقد تو‌چشتون بزرگ باشه خب برا سیسمونی دیدن میاد ک میاد گنجینه الماس نیس ک سیسمونیه

پوف😑

بذار بیاد ببینه و چشمش دربیاد من مادرشوهرم دست کمی از مال شما نداره کلا تحویلم نمیگیره انگار هووشم باردار شدم 😕 ولی روزی که مامانم سیسمونی میاره میخوام اونم دعوت کنم بیاد ببینه که خانوادم چقدر ارزش میدن بهم 😬

بنظر من از خدات هم باشه که نیومده این چند وقت، حالا من که ماه های اول استراحتم میومد و هزارتا حرف بارم میکرد مثلا چه کار مفیدی انجام داده یا اینکه همه جا رو پر کرده برا من آشپزی می‌کنه درصورتی که فقط یه هفته نهار درست میکرد اونم اونقدر دیر میورد که فقط پسر حونش نوش حونش کنه و تو روم می‌گفت تو یه چیز دیگه بخور این نهار رو شوهرت .....
الان هم بیخیال بزا بیاد سیسمونی رو ببینه تا حرص بخوره .چون هرکار کنی بازم مادر شوهرت هستش و برا همسرت ارزشمنده

خب بیاد منم همین شرایطو دارم ولی مهم نیست واسم بخام به این رفتارای زشتشون فک کنم اونا درست نمیشن مغز خودم درد میگیره ترجیح میدم بی توجهی کنم

نه همه اینشکلی نیستن.من مادر شوهرم خانومه به تمام معنا.فرشته اس🤓
خداقسمت همه ی آرزومندا کنه😁

بیخیال عزیزم حرص نخور اصلا خودتو ناراحت نکن دیگه هرکس یجوریه

اتفاقا بزار بیاد ببینه کفرش درآد🤣

دیگ خانواده شوهر همین عزیزم خودت ناراحت نکن برا منم هی میگفتن بچه بیار من تا۶ماه ویار داشتم ن اومدن سر زدن ن زنگ

مادرشوهر منم عین مال شما ولی مشکل اصلیم اینه خود ده روز رو که مامانم می‌خواد بیاد پیشم بمونه اونم میاد میمونه هیییچ کاری هم نمیکنه فقط نگاه میکنه

درشو قفل کن باز نکن تا بیاد و بره