۱۱ پاسخ

عیب نداره نگران نباش
آدم عصبی که میشه همه چی ممکنه بگه چون خسته میشه اذیت میشه وگرنه از ته دل نمیگه
مطمنم که از ته دلت نگفتی
و از اونجایی که میگی مریضه باز نگران نباش اکثر بچها همینن این روزا .بچه منم مریضه

به خودم میگم
به بچم نه

من هیچ وقت این حرفای انرژی منفی رو ب زبون نمیارم

آره😓 پری روز که خیلی شیطونی کرد گفتم اصلا بچه چیه منو چی به بچه و یه عالمه غر و ناشکری
بعد دیروز پسرم کشو یخچال انداخت رو انگشت پاشش😓😞
انقد خودمو لعن و نفرین کردم که چرا به بچم اینجوری کردم کفر گفتم خدا هم اینجوری جوابمو داد🥲

ننه سیز قالاسان ،ددوعه لعنت ،کوچوک😂

من همیشه میگفتم دردبی درمون نگیری ولی گرفت تیک داره ومن هی میگم نکنه معکوس عمل کرده

مامان لیموشیرین ان شالله پسرت خوب میشه.ولی همیشه خواستی بچتو نفرین کنی بگو الهی عاقبت بخیر بشی..من همچین محکم بهش اینو میگم.از ته دلم با حرص😅

من عصبی بشم میگم بی مادر بشی
ننسیز گالاسان اوشاغ

راستش من تا حالا همچین چیزی نگفتم
نهایت فحشم به رایان اینکه میگم ددوه دیسین ( همون بر پدرت لعنت)
ولی نه فک نکنم با این حرفا چیزی بشه هیچ ربطی ندارد
تو پاییز همیشه سرماخوردگی زیاده
، الآنم که میگن ویروس جدید اومده
ایشالله زود خوب میشه بازم شلوغی می‌کنه
شلوغ کردن بچه ها نشونه سلامتشون هستش

من به خودم فحش میدم 😁😂خودمو میزنم به پسرم میگم آراس الله سنه انصاف ورسین

اوف تا دلت بخواد من میگم کاش سن دوقان یرده داش دوقایدوم
ای بمیری ای زابل بشی ایشالا ولی خب ت دل مادر هیچی نیس سخت نگیر نفرین مادر نمیگیره چون از رو حرص ایشالا گل پسرت خوب شه

سوال های مرتبط

مامان لیموشیرینم👶 مامان لیموشیرینم👶 ۲ سالگی
بچه ها امروز میخاستم بچه هارو ببرم حموم
دخترم خیلی حموم لازم بود
پوشکش هم کثثیف بود دراومده بود لباسش
(یهو اسهال مانند شد)خلاصه بردم که حموم وقتی لباسش رو کامل درآوردم آب هم باز بود
دیدم شکمش و پشتش خیلی گرمه با خودم گفتم این چرا اینقدر گرمه نکنه تب داره حمومش کنم بدتر بشه ب سرش دستمو گذاشتم پیشونش گرم نبود ولی کله اش گرم بود اما دست و پاهاش اصلا گرمی نداشت
حمومش کردم آوردم بخابونم نخابید یکم شیرش دادم چای دادم
ب شوهرم گفتم بازی می‌کنه بذار زود پسرمو حموم کنم خودمم حموم کنم عرق کرده بودم خیس بودم
وای تا یه بچه رو حموم بدم زهر دخترم ترکید حتی وسطش ب شوهرم گفتم بیا برو سرشو بشور بیارش
گف من نمیتونم بذار یکم برگردونم برو زود بیا
رفتم زود سر پسرم رو شستم آوردم
دخترم نفسش میرفت از گریه
گرفتمش
دیگ بعدش شیرش دادم خابوندم بعد خودم رفتم حموم
تا بیام دیدم بازم بیدار شده شدید گریه می‌کنه
زود گرفتمش آروم کردم
دوباره شیر دادم بازی میکرد منم رفتم شام گذاشتم
موقع شام خوردن دیدم سرش خیلی گرمه رفتم تبش رو گرفتم دیدم۳۸.۸اینا هست
قطره نداشتم آوردم نصف شیاف رو گذاشتم نیم ساعت بعد تبش پایین اومد خابید
میگم این ویروس هست یا از دندون است
آخه دیروز ک شهرستان بودیم پسرم رف کوچه منم بچه بغلم رفتم دنبالش اصلا نیماومد تو
خیلی هم باد میاومد
هی گفتم الان بچه سرما میخوره خیلی موند تو کوچه
میگم نکنه دیروز سرما خورده خاک بر سرم😥😥😥
بخدا شام هم نخوردم هنوز یه قاشق نخورده بودم بلند شدم
دیدم تب داره دیگ داغون شدم