۱۴ پاسخ

نمی‌زدی تو گوشش قابلمه رو نمیدادی بهش هرچقدر جیغ زد غذا میریختی برای خودت قابلمه رو هم یه جای بالا میزاشتی

واقعا بچه ها تو این سن خیلی رو مخ هستن

بنظر من کلا قابلمه رو نیار ببینه رو گاز بزار بمونه اندازه سهم همتون بریزین بشقاب بخورن. بچه منم مدتی رو مخی بود غذا نمیخورد فقط گیر میداد قابلمه اینکارو کردم از سرش افتاد

کاش دختره منم غذاشو میخورد فقط با قاشق بازی میکنه

یه قابلمه دیگع بکم غذا بربز یراش بیار چ اشکالی داره

حالا چیزی نبود ک حتما بزنی تو گوشش
دخترت حرف نمیزنه یکم باید باهاش راه بیایی نه ک بزنی تو گوشش

کاری ک درسته رو انجام بده بذار جیغ و داد کنه بذار نهار نخوره
فقط نزنش
با بی محلی بشین غذاتو بخور

منم وقتی از عصبانیت منفجر میشم داد میزنم و میگم برو تو اتاقت نمیخوام باهات بد رفتاری کنم
ولی اکثرا فقط ی ذره میره اون ور تر باز برمیگرده😬

عزیزم با زدن چیزی،درست نمیشه . تنها کار این بود ک اجازه میدادی جیغ بزنه گریه کنه شما هم محل نمیذاشتی

اصن بهش توجه نکن قابلمرم ببر بذار یجا ک دستش بهش نرسه بخوره نخوره اهمیت نده اخرش مجبور میشه بیاد بشینه سر سفره من اینطوری میکنم پسرم درست شده دیگ سفره انداختم میاد سر سفرع بیصدا میشینه هرچقد بخاد میخوره بلند میشه

غذا بکش بزار کنارش به جیغاش هم توجه نکن چند بار اینجوری بشه درست میشه خورد که هیچ نخورد بزار گشنه بمونه میاد میگه گرسنه ام بده بهش

ی مدت محلش نذار نه بهش بپر نه بهش گوش بده بیخیاله بیخیال خودش خوب میشه

نباید میزدی اینجوری بدتر میکنه
فقط قابلمه رو نمیدادی و جمعش میکردی تموم یه گریه هاش و جیغ هاش محل نمیدادی

گلم اسمش روشه بچه ست
پسر منم اعصاب و روان برام نمی‌ذاره ولی سعی میکنم باهاش آروم رفتار کنم
ادب و بی ادبی ذاتی به هیچ عنوان نداریم
بچه هرکاری می‌کنه از خانواده نشات میگیره
سعی کن ارامشتو حفظ کنی با زبون بگی
هرچقدر گریه کرد تو هیچ کاری نکن
بی توجهی کنی گریم کنه آروم میشه خودش

اهمیت نده یذره غذا براش بکش فقط
بذار گریه کنه بخای به گریه ش اهمیت بدی براش عادت میشه

خب میذاشتی پیشش قابلمه رو .اون بچس عزیزم قرار نیس ک مثه ما بزرگترا حرف گوش کن باشه .

سوال های مرتبط

مامان سانای مامان سانای ۳ سالگی
این بچه از زندگی نا امیدم کرده ظهری رفتیم خرید رفته یدونه نارانگی برداشته نارنگی کوچولو بود منم از خجالت به فروشنده گفتم وزن کن پولشو بدم عجب ادم بد دلی بود باورتون میشه یدونه نارنگی رو وزن کرد گفت 10هرار تومن، از دخترم عصبیم تو یخچال میوه داریم ولی بیرون هرچی مببینه دست میزنه به حرفم گوش نمیده رفتیم پارک اونحا دوتا دختر همسن دخترم بودن مامان باباشون صداشون ک کردن قشنگ حرفشون رو گوش دادن و رفتن ولی دختر من اونجا موند هرچی گفتم نیومد هرچی اونجا بقیه گفتن مامانت رفت برو نیومد اخر سر مجبور شدم برم زوری با گریه بیارمش یعنی لجبازی تمومی نداره الان سالاد الوویه درست میکردم یعنی امده بود ظرفو تو پاچش کرده بود عین خورده ها که با یه وضعی تن تن درست کردم چون همش دست میزد، حالا یه پیاله ماست خوری دادم خورد باز گریه میکنه میگه بازم بده یعنی کل ظرفم بدم میگه بخورم اونم با گریه جیغ یعنی موندم چه گناهی داشتم خدا همچین بچه ای نصیبم کرد خحالت میشکم از خونه عکس بدم ببیینین به چه وضعی انداخته کشو لباس ها ک لوارم ارایشی کلا پخش خوته هست هرچی مرتب میکنم میره میریزه چسبم زدم رفت چسبو باز کرد اخ خداااا کجا برم دردو دل کنم اخه بچه هست پس چرا بچه های مردم اینجوری نیستن