۱۳ پاسخ

من‌۵هفته بودم گفتم چون ویارم انقدر بد بود ک نیاز به کمک داشتم و مادرم سه ماهه پیشمه،شرایطا متفاوته خب هرکسی ی مدلیه

منم با زور طاقت اوردم که به کسی نگم چون سر اولیم زود گفتم بچم سقط شد حس بد گرفتم نسبت به اینکه خانواده همسرم فهمیدن الانم دل تو دلم نیست که به خانوادم و خانواده همسرم بگم اما میترسم بعد چون منم لکه بینی دارم نباید تکون بخورم همه میگن چرا نمیای🤦🏼‍♀️🥲

منم دلم نمیخاست کسی بدونه ولی سرکلاژ شکمی شدم و عالم و آدم فهمیدن😂

منک گفتم
بدونن یا ندونن چ فرقی می‌کنه شاید دعای خوبشون خیلی چیزا رو رفع کنه

عزیزم مگه چند تا بچه داری؟من سومی رو باردارم،به خانواده ی شوهرم گفتیم چون نظرشون برام نهم نیود،ولی خانواده ی خودم هی میخوان بگن چرا آوردی چرا آوردی اعصابمو خورد کنن،منم عصبی میشم جوابشونو میدم ولی واسه بچه خوب نیست،فعلا نگفتم،ولی شک کردن

خوشبحالتون چطوری طاقت میارید نمیگین😂🤭من 9روز تاخیر زدم همه درجریانن بااینک منفیم خخ🤣🤣

منم نمیخواستم بگم ولی ویارم شدید بود نیاز ب کمک شون داشتم

عب ندازه من به مامانم اینا همون روز گفتم
مادرشوهرمم یک هفته بعد گفتم از خوشحالیش به کل خانوادش گفته بود😐

عزیزم خودخوری نکن همه شرایطشون مثل هم نیست منی که نزدیک مادرشوهر هستم مجبورم بگم امروز انقدر حالم بد بود زیر دلم مدام درد داره و تیر میکشه نمیتونم راه برم بعد مادرشوهر انتظار داره بریم مهمونی یا برم کمکش یا بیاد خونمون یا مهمون داره برم و پس باید بگم بهشون.من هفتم خیلی کمه سر پسرم حالم بهتر بود۸ هفته گفتم‌..الان نمیتونم تحمل کنم

من نگفتم و تا غربالگری دوم نمیخوام بگم. البته فقط خانوادم میدونن. چون خیلی حالم بده و خونه‌ مادرم هستم.

من به خانواده همسرم هنوز نگفتم وگرنه مامان و اجی و شوهر و داداش و پدرم موقع گرفتن جواب آزمایش همراهم بودن همشون😅

منم نگفتم تا برم سونو قلب بعد😢

من گفتم چه اشکال داره الان که شما انقو ویار داری بگو حداقل بیان کمکت بخدا خیلی هم خوشحال میشن

سوال های مرتبط

مامان معجزه مامان معجزه هفته بیست‌وچهارم بارداری