۳ پاسخ

پسر من به شددددت اظطراب جدایی داره متاسفانه

کتاب طناب نامرئی خوب بود تقریبا

از وقتی که دیدم اضطراب جدایی اومده سراغش شروع کردم در تایم های کوچک تنهاش میزاشتم بعد برمیگشتم اول از داخل خونه شروع کردم مثلا تو اتاق بازی می‌کرد من میرفتم اتاق دیگه در رو می‌بستم وقتی متوجه میشد صدا میزد من میومدم بیرون که ببینه وبغلش میکردم.بعضی وقتها میدید من رو منم بی توجه از هال میرفتم بیرون در رو می‌بستم ۲ دقیقه دیگه میومدم بغلش میکردم.بعد گذاشتمش خونه مادرشوهرم نزدیک هستن بهمون میرفتم ده دقیقه دیگه میومدم دوباره بغلش میکردم همین جوری کم کم تیمشون بیشتر کردن الان شده نصف روز دخترم ۱۵ ماهشه میزارم خونه مامانم دکتری جای میرم و میام اصلا براش مهم نیست.فکر کنم یه روز کامل هم بزارمش وایسه اذیت نکنه.

سوال های مرتبط