۵ پاسخ

من ۶ ماه ویار داشتم.بعد هم بی خوابی..تنگی نفس و....خیلی حاملگی سختی داشتم

منم بارداریمو دوس داشتم به جز اون یک ماه و نیمی که ویار شدید داشتم
روز زایمانمم خیلی سختم شد هم درد طبیعی کشیدم اخرشم اورژانسی سزارین شدم 😖اون روز رو حس خوبی نداشتم

منم دلم تنگه هر لحظه دوس دارم دوباره بره تو شکمم🥲

تمام سختیا حاملگی یادت میره

من کل چهار ماه اول حالت تهوع داشتم
بعدم شبا بی خوابی برای من سخت بود

سوال های مرتبط

مامان 🩵امیر مهدی🩵 مامان 🩵امیر مهدی🩵 ۱۱ ماهگی
چقدر دلم برای این روزا و این قدری بودنش تنگ شده💔🥲
درسته خیلیییییی روزهای سخت و طاقت فرسایی بود💔
ولی واقعا عمیقا دلم برای اون قدر بودن پسرم خیلی تنگ شده
همش خودمو سرزنش میکنم چرا قدر اون لحظه هارو ندونستم
چرا اون موقعه ها بهش حس نداشتم واقعا راس میگم اون موقعه ها
هیچ حسی نسبت بهش نداشتم
ولی الان ؟!! جونم ب جونش وصله 🥺😍
درسته هر لحظه از دورانشون زیبایی خودشو داره
الان هم بزرگ شدن میگن میخندن شیرین کاری میکنن 🥺😍
روزی میرسه ب این روزا هم دلتنگ میشیم🥺🥲
ولی کاش باز برگردم اون زمان و بهتر حس کنم اون دوران شیرین رو
صداهاشو گوش کنم
بوی لای گردنشو 🥲🥺
نق نق کردناشو🥲
وقتی روز زایمان ب یادم میوفته ک آوردن پیشم بوسش کردم
بعد تو ریکاوری سینه مو دادن تا شیر بخوره 🥺😍
تجربه کنم چون هیج حسی نداشتم اون موقعه
خدایا شکرت بخاطر وجود این فرشته های زمینی😍🥺
عکس سه روزگی پسرمه🥰
شمام زیباترین عکس نوزادی بچه هاتونو بفرستین
زیبایی ببینیم🥰🥺😍❤️