دلم برای نوزادی پسرم تنگ شده ۱۳ساله بااین که دخترم هنوز کوچیکه

من حالم از روزای نوزادی بهم میخوره
بقدری داغونم میگم کاش الان پناه ۲۰سالش بود
دلت واسه چیش تنگ میشه گریه ها بی قراری ها یا اون دندون های لعنتی که خواب و خوراک و زندگی رو از آدم میگیره
یه خواب راحت یه زندگی آروم و بی دردسر شده آرزو و حسرت برام

پناه اولی و آخریه
دیگه هیچ وقت دلم حتی بچه نمیخواد

میکائیل هنوز یکماه نداشت پیش خودم میگفتم میدونم دلم واسه این روزاش تنگ میشه اخه زود بزرگ میشه ولی خدایا خواهش میکنم زود بزرگ شه اخه روزای پرچالشی بود

من اصلا نمی‌خوام به اون روزا فکرم بکنم😐

منکه اصلا دلم تنگ نمیشه مخصوصا نوزادی مه پدرم دراومد
الانم دندون

دلم برا تنها چیزی ک تنگ نمیشه نوزادی این بچه هاست😐چیه اخه‌ .الان تب داره نمیتونم بخوابم صب ۷ام اون دوتا پامیشن منو میخورن ک صبونه بده نهاربده شام بده کلاس ببر گوشی بده بیرون ببر....چقد کار اشنباهی بود ازدواج کردن