۱۶ پاسخ

تنهاش نزار مال منم اینجوری بود اصلا تنهاش نمیزارم دیگه الان تقریبا یه ساله خیلی هم ادم شده خوشبختم شدیم فقط همینه راهش که تنهاش نزاری ب هیچ وجه

شرایط رو طوری کن نتونه تنهایی بره خونه مامانش.بعدشم شوهرها نباید گوش کنن به حرف ننه هاشون دیگه

شوهر منم هربار از اونا ناراحته شر من خالی میکنه دیشب ازدستشون ناراحت بود از صبح ب هرنحویی شده داره رو من خالی میکنه نمیشه حرفم زد میگه تو داری سو استفاده میکنی خوب نگو انگار من میگم بش ب من بگو

شوهر من با پا بخواد بزنه بهم قلم پاشو میشکونم
یعنی که چی😤

همشون اونطورین بخدا

من که با مادر شوهرم قطع رابطه کردم اول مثل مادر خودم دوسش داشتم واسش کم نمیزاشتم هر موقه میرفتم بیرون واسش چیزی میخریدم بعد بهم فحش داد منم دیگه کم نزاشتم براش گفتم دیگه واسم غریبه شدی کلن قطع رابطه کردم شوهرم دیگه هرچی بگه گوش نمیدم یکی غر بزنه دوتا غر میزنم سرش اول بچه بغل نمیکرد نه غذا درست کردم نه کارای خونه انجام دادم هیچ کاری نکردم گفت چرا کاری نکردی گفتم بچه بگیر تا کار کنم یا خودت جم کن غذا درست کن مجبوره بگیره بچه

خدا مادرشو لعنت کنه

تو اخرش با این خونه بابات رفتن زندگیتو نابود میکنی
بشین تو خونت'که صب اونم نره خونه مامانش'مستقیم بیاد خونتون

سرو گوشش نمیجنبه؟

چقد بعضیا عوضی و بد ذاتن

استرس نگیر بهشم رونده من شوهرم کمکم نمیکرد البته از این اخلاقا کلا نداشت ولی کمکم نمیکرد منمگفتم به من چه بچته وظیفته واین حرفا الان کمک میکنه

الهی بگردم بچه خوب گریه میکنه مردکه لاشی من جای تو بودم جوری جوابش میدادم ک دیگه این حرفا نزنه🤨🤨

خدا لعنتشون کنه

عادیه عزیزم پرش کردن

نمی‌دونم ما عروسا چه گناهی کردم گیر این مادرشوهرا افتادیم که همسرامونو پر میکنن زندگیمونو خراب میکنن

عین شوهر من هروقت ننه و‌خواهراش دورهم باشن با توپ پر برمیگرده

سوال های مرتبط

مامان 🩵رایان🩵👶 مامان 🩵رایان🩵👶 ۲ ماهگی
من کلا از وقتی پسرم بدنیا اومده با استرس میگذرونم شوهرم همش میگه زبروزرنگ باش (چون مامان خودش عین فرفره این ور اون ور میدوعه)تاالان که هر هفته مهمون داشتم خودم کارامو میکنم همش استرس دارم بچه بیدار نشه مهمونا نرسن غذای شوهرم اماده باشه
صبح بچه گریه میکرد گذاشتمش رو تخت برم پوشکشو بیارم عوض کنم رایان هم گریه کردنی نفس میره شوهرم زود اومده گرفته بغلش ی تیپا هم بمن زده ک نمیتونم بچه رو نگه دارم
دیروز از صبح ک بیدار بودم ۴ مدل غذا گذاشتم ناهار شام
شام جدا برا پدرشوهرم
شام امشب ک شوهرم ببره شرکت ناهار امروز ابگوشت ...
کلی ظرف شستم
همه اینا بااسترس ک بچه گریه نکنه بیدار نشه گشنه نمونه
سینم شیرش کم شده شوهرم همش میگه راحت شدی شیرت خشک شد قبلا میگف سینتو نگیره من میدونمو تو ...
من تک دختر لوسه خونه بابام ک دست ب سیاه و سفید نمیزد حتی برنج پختنم بلد نبود ولی الان....😔😔خستم
ی ارایشگاه نمیتونم برم
ی مسواک نمیتونم بزنم 😞😭
مامانمم همش میگه شیره خودتو ندادی شیرت خشک شد
چرا بخودت نمیرسی این چ لباسیه میپوشی...😭😭
شیر خشکش تموم شده ی پیمانه مونده کلی حرف زده بهم ک چرا حسین شیر چنتا نمیخره ...😭😭😭😭کلا استرس دارم بچه گریه نکنه شوهرم دعوام میکنه😮‍💨😮‍💨😮‍💨😮‍💨
مامان نی‌نی جون مامان نی‌نی جون ۳ ماهگی
خانوما نمیدونم براتون اتفاق افتاده یانه دیشب خیلی خیلی ترسیدم اگه کسی چیزی در مورد این اتفاق میدونه لطفا بگه
انگار دیروز بعد عصر یهویی پسرم انقد گریه کرد سابقه نداشت یجا اینهمه گریه کنه مثلا بغلش میکردم میخوابید بعد وسط خواب یهویی جیغ بلند میزد گریه گریه خونه مامانم اینا بودم
بعد بچه رو برداشتیم‌اومدیم خونه توی ماشین بچه اصلا کریه نکرد و خوابش برد
رسیدیم خونه نمیدونم بچه غش کرده بود بیهوش شده بود والا اطلاعی ندارم اولین بارم بود
بچه انقدررررر عمیق خوابیده بود فقط نفس میکشید هرچقدر بیدارش کردم سروصدا کردم هرکاری کردم اصلا بچه ن تنها بیدار نشد بلکه اصلا ب صداها واکنش نشون نمیداد بچه ای که من دیروز ی تخمه شمستم با صدای اون درجا از خواب پرید
خلاصه این یه نیم ساعت این مدلی موند انگار از ته دل خوابیده بود
بعدش نمیدونم چی شد کمکم شروع کرد ب حرکت کردن و چشاشو باز کرد و شیرش اینارم دادم خورد بعد برگشت ب روال سابق ک با صدای ارومم از خواب بیدار میشد
کسی اطلاعی داره چی شده بود
میترسم تشنجی چیزی کرده باشه من ندونم
بارداری فرزندپروری بچه داری
مامان آیلین کوچولو🎀 مامان آیلین کوچولو🎀 ۳ ماهگی