۱۱ پاسخ

واااا کفر نعمت میکنی بخدا من‌ارزومه یکی بیاد با بچم‌وقت بگذرونه من یکم نفس بکشم

آیه و مادر شوهرم همینجورین .
من فکر نمیکنم از عمد این کارو می‌کنه مادرشوهرم، بلکه می‌دونم از ته دلش برای نوه‌هاش وقت و‌محبتشو‌خرج می‌کنه.
بنظرم این یه نعمته که مهر بچه‌ام به دلشون هست که آنقدر دوستش دارن.

پسر من که اصلا خانواده شوهرم تحویل نمیگره

اروین به مامانم خیلی وابسته اس ولی به مادرشوهرم نه

از خداتم باشه میره جاشون کاش که من مادرشوهر میداشتم میرفتن جاش

عزیزم ربطی نداره بچه هاهمشون همین طوری هستن بهتر یکی باشه یکم نگهشون داره مغزادم نمی‌کشه باهاشون بچه یکسره بهت چسبیده باشه نتونی کاری انجام بدی چه لذتی داره این اضطراب جدایی نه دوست داشتن

من بعد ۸ یال خدا بهم این بچه رو سالم داد یبار دیگه ام باردار شدم ولی جنین مشکلات شدید ژنتیکی داشت و سقط شد بعد من ترسیدم دیگه بچه دار نشدم
تا بعد دوباره اقدام کردم خدا بهم ارمان و داد
مادر شوهر منم مریضه قرص اعصاب میخوره از همون اول میخواست بچمو ببره من ندادم
حالام داعم پدر شوهرم میاد ببرتش من نمیدم ببره
داعم من سر این موضوع جنگ و دعوا داریم
خدا بهم یه صبری بده
میگن بچتو بزار پیش ما و برو من نمیتونم این کارو بکنم اخه مریضن
مادر شوهرم اگه بچم جیششم بگیره نمیتونه ببرتش دسشویی
کاش دست از سر زندگی من برمیداشتن

دختر من کم بیاره وقتی ک اذیتم میکنه سریع میره پایین بش پهنا میاره

کاش بچه منم علاقه داشت میرفت

هیچکی جای مادرو نمیگیره اون بهش توجه میکنه ودوسش داره واسش تازگی داره خیلی خوبه دوسش داره خوشحال باش

کلا همینن بچه ها ، دختر منم همینه ، چون ما براشون عادی شدیم همش باهاشونیم
بزرگ تر بشن درست میشن

سوال های مرتبط